The House of Tesla که یک بازی ماجراجویی در ژانر اتاق فرار است، روی مرز باریک بین معماهای چالشبرانگیز و اتمسفر فراگیر حرکت میکند. از همان لحظات ابتدایی، احساس میکنید که وارد یک کارخانه متروکه شدهاید که در آن هر چرخدنده، هر کلید شکسته، ممکن است رازی را پنهان کرده باشد.
به عنوان کسی که معماها را بیشتر از داستان دوست دارد، این بازی برای من نکات مثبت زیادی داشت، هرچند تعداد آنها به جز لحظات کوتاهی که سختی بازی از آنچه انتظار داشتم بیشتر شد، نبود. این بازی هم تقریباً همان The House of Da Vinci است، با این تفاوت که مکانیکهای جدید و تازهای به آن اضافه شده است. سیستم جریان الکتریکی، اگرچه در ژانر اتاق فرار کاملاً انقلابی نیست، اما به اندازه کافی تازگی دارد که جدایی از The House of Da Vinci را توجیه کند.
داستان این بازی، شما را به ابتدا قرن بیستم در ایستگاه آزمایشی نیکولا تسلا می برد که وارد برج معروف Wardenclyffe می شوید و باید مجموعه ای از آزمایش ها و اختراعات تسلا را بررسی کنید. روایت بازی از طریق فلشبکهایی به خاطرات گذشته تسلا روایت میشود. هر فصل دارای یک شیء عجیب است که هالهای عجیب از خود ساطع میکند. کلیک روی آن شما را به گذشته میبرد، جایی که شما کات سین ها را تماشا میکنید و معماها را از دیدگاه خود دانشمند مرموز یعنی تسلا حل میکنید. این میانپردهها، نگاهی اجمالی به زندگی و ایدههای این دانشمند بزرگ ارائه میدهند و تاریخ را با داستان ترکیب میکنند تا حس رمز و راز ایجاد کنند. این یک رویکرد تازه است و بازی را بیشتر به عنوان مجموعهای از اتاقهای پر از معما قاب میکند.
از لحاظ گیم پلی، The House of Tesla تماماً در مورد معماهایش است و اینجاست که واقعاً میدرخشد. همه چیز به اندازه کافی آسان شروع میشود. فصل اول چیزهای اساسی را به شما یاد میدهد، مانند نحوه نگاه کردن به اطراف و تعامل با اشیاء مختلف. اما هنوز هم به اندازه کافی معما دارد که مغز شما را به چالش بکشد و زمینه را برای اتفاقات آینده آماده کند.
وقتی فصل اول را تمام میکنید، به جای اینکه فقط به طور تصادفی روی چیزها کلیک کنید، از قبل به الگوها و مکانیسمها فکر میکنید. بازی دائماً ایدههای جدیدی را اضافه میکند بدون اینکه شما را تحت فشار قرار دهد. روند خوبی دارد و هر راه حل به طور طبیعی بر اساس آموختههای قبلی شما ساخته میشود. و وقتی همه چیز بالاخره به نتیجه میرسد، نتیجه فوقالعاده رضایتبخش است.
به نظر من معماهای مبتنی بر فلشبک واقعاً غیرضروری بودند. آنها شما را از معماهای اصلی که میخواهید واقعاً روی آنها تمرکز کنید، منحرف میکنند. چرا در یک بازی پازل مدرن مبتنی بر الکتریسیته، منطقهای با تم مصر وجود دارد؟ بخش دیگر ناامیدکننده را میتوان در کنترلها یافت. این مورد چیز جدیدی برای این مجموعه نیست و برای بازیکنان این سبک از بازیهای اتاق فرار آشنا خواهد بود. رابط کاربری بازی ساده است: وقتی روی چیزی که قابل تعامل است، اشارهگر ماوس را نگه میدارید، مکاننما تغییر میکند. روی آن کلیک میکنید، بزرگنمایی آهستهای انجام میشود و برای کوچکنمایی، کلیک راست میکنید.
برخی از آیتم هایی که پیدا میکنید باید کشیده شوند یا به روشی منحصر به فرد با آنها تعامل شود که در اغلب مواقع، انجام این کار ساده است، اما وقتی میدانید چه کاری و چگونه باید آن را انجام دهید، رابط کاربری غیر مشارکتی و صحنههای طولانی بزرگنمایی میتوانند مانند یک مانع به نظر برسند و نه یک کمک. برای یک بازی که بر اساس مشاهده دقیق و دستکاری دقیق ساخته شده است، این ویژگیهای عجیب کنترل میتوانند مانع شوند.
گذشته از داستان و طراحی پازل ها، از دیدگاه بصری و محیطی، کاملاً درک میکنم که چرا توسعهدهندگان این دوره را برای جدیدترین ماجراجویی پازل خود انتخاب کردهاند. The House of Tesla زیباترین بازی ساخته شده توسط Blue Brain Games تا به امروز است و شاید این بزرگترین نقطه قوت آن نیز باشد. من عاشق محیط کارخانه ویکتوریایی این بازی در آغاز قرن بیستم بودم و تک تک جزئیات بصری آزمایشگاه تسلا با عشق و دقت فراوان به تصویر کشیده شده است.
با پیشرفت داستان، بازی بین حال تاریک و گذشتهای روشن و طلایی تغییر میکند. در هر دو، روایت داستان محیطی واقعاً برجسته است. تکه های پراکنده روزنامه های بازی به رویدادهای دنیای واقعی اشاره دارند، در حالی که یادداشتهای دستنویس در دفترچههای خاطرات به ناامیدیهای ما اشاره دارند. این بازی روایت خود را با دنیایی غنی از افسانهها در گذشته و حال پاداش میدهد. بدون هیچ اسپویلی، احساس کردم که یکی از قویترین خطوط داستانی را تا به حال داشته است.
از همان ابتدا، فضای بازی شما را جذب میکند. نورپردازی غمانگیز، بافتهای ظریف، صداهای مکانیکی آرام در دوردست، همه اینها به حس کاوش در دنیای مرموز تسلا میافزاید. محیطها با ماشینآلاتی که برقشان قطع میشد، اتاقهایی پر از کابل، اتصالات برنجی، اجزای عجیب و غریب و لامپهای سوسو زننده، تا حد امکان اصیل به نظر میرسیدند. گویی روح تسلا از هر گوشهای از دنیای بازی زمزمه میکند. موسیقی کاملاً مکمل حال و هوایی است که بازی برای ارائه آن در نظر گرفته است. بیشتر در پسزمینه قرار دارد و بیشتر بر ظرافت تمرکز دارد تا اینکه طاقتفرسا باشد.
در مجموع، The House of Tesla معماهای دشوار را با فضایی عالی و سبکی آرام از داستانسرایی ترکیب میکند. محیطها پرجزئیات و زنده به نظر میرسند و موسیقی بدون اینکه مزاحمت ایجاد کند، لحن بازی را به خوبی تنظیم میکند. از همه مهمتر، معماها کاملا منطقی هستند و حل آنها آن لحظه رضایتبخش “آها” را به شما میدهد.
با این حال، بینقص نیست. سختی بازی میتواند در بعضی جاها افزایش یابد و سیستم راهنمایی همیشه کار خود را انجام نمیدهد. اگر بخواهید، داستان وجود دارد، اما برای من، میانپردهها اغلب مانند مکثی بین تمرکز اصلی – معماها – احساس میشدند. به همین دلیل احساس می کنم این بازی برای همه مناسب نیست. اما اگر از معماهای سخت و هوشمندانه و پاداش حل کردن آنها به صورت تکه تکه لذت میبرید، ارزش وقت گذاشتن را دارد. در بهترین حالت، باعث میشود احساس کنید یک نابغه واقعی هستید!
ترکیب داستان سرایی با محیطی آرام واقعا عالی انجام شده است.
ظاهر بازی فوقالعاده به نظر میرسد و محیط ها به خوبی طراحی شده اند.
اکثر معماها طراح خلاقانه ای دارند و مبتنی بر منطق هستند.
موسیقی متن آرامشبخش در طول حل معماها پخش می شود.
معماهای فلشبک واقعاً غیرضروری هستند.
باگها و اشکالات زیادی وجود دارد.
پس از تیتراژ پایانی، قابلیت انتخاب مراحل بازی وجود ندارد که این مشکل، پاکسازی دستاورد را آزاردهنده میکند.
کنترلها دست و پا گیر هستند.








































