سلام خدمت دوستان و همراهان عزیز وبسایت Parsjoy. با نقد و بررسی یک عنوان پلتفرمر و داستانی دیگر به نام Horace که ابتدا در سال 2019 برای سیستم رایانه های شخصی و سپس در سال 2020 برای پلتفرم نسل هشتمی Nintendo Switch منتشر شده است در خدمت شما خواهیم بود.
پرداختن به فرهنگ پاپ یا فرهنگ عامه تقریبا به یکی از سوژه های اصلی رسانه های ادبی و تصویری و به ویژه صنعت ویدیو گیم در دو سه دهه اخیر شده است، پیش زمینه های اعتراضی این فرهنگ و همچنین اشارات زیاد به زندگی عوام و جامعه کارگر و همچنین نظام های سرمایه داری به خصوص در کشور های صنعتی و مدرنی مانند آمریکا و بریتانیا به جذابیت های این فرهنگ به خصوص برای ساخت عناوین ویدیویی اضافه خواهد کرد، یکی از بزرگترین تاثیرات و سوژه های خبری چند وقت اخیر را نیز میتوان اعتراضاتی که هر سه شنبه در کشور فرانسه برگزار میشد نامید، اعتراضاتی با مضامین مبارزه با فساد، نظام سرمایه داری و یا در حالت جزیی تر حقوق های بازنشستگان و همچنین برکرناری افراد سیاسی مانند امانوئل مکرون که میتوان آن ها را مستقیما به فرهنگ پاپ نسبت داد. به هر حال این فرهنگ دیگر در دنیا نهادینه شده و در بسیاری از کشور های دنیا وجود خواهد داشت، فرهنگی که در دل خود اعتراض وضعیت های عموم جامعه داشته جنبه های سیاسی و اجتماعی و احساسی طبقه های متوسط و ضعیف مردم که درصد بالای یک ملت و یا همان عموم جامعه را تشکیل میدهند میپردازد. عنوان Horace نیز در دل خود ارجاعات بسیار زیادی به فرهنگ پاپ داشت و از این رو میتوان آن را یکی از جدیدترین عناوین ویدیویی که به این مساله میپردازد دانست.
بازی شما را در غالب شخصیت یک روبات به نام Horace قرار خواهد داد، رباطی که توسط یک شخص ثروتمند ساخته و بزرگ شده است، وابستگی میان هوراس و سازنده ی او به قدری بالا بود که کم کم او جزیی از خانواده آن ها محسوب شده و همیشه در کنار آن ها بود، هوراس در طول این زندگی با فرهنگ عامه ارتباط خاصی نداشته اما در کل با فرهنگ انسانی به طور کامل آشنا شده و خوی کاملا انسانی به خود میگیرد، یک روز بر اثر اتفاقاتی سیستم هوراس خاموش میشود و او به خوابی نسبتا طولانی میرود، پس از آن دوباره هوراس بیدار شده و خود را در حالی پیدا میکند که در بقایای خرابه مانند خانه خود خوابیده استف گویی که او سال ها خواب بوده و جهان در طی این سال ها دچار تغییرات بسیاری شده است، هوراس دیگر جزیی از یک خانواده اشرافی و ثروتمند نیست و اصلا نمیداند چه بر سر اعضای خانواده خود آمده است، همین حضور او در جامعه شروع آشنایی او با فرهنگ پاپ شده و کنایه های بازی نیز در این قسمت شروع خواهد شد، هوراس در دنیای قدم میگذارد که رفتار انسان هایش با رباط ها بسیار بد شده و حالا باید در این دنیا تک و تنها به دنبال باقی اعضای خانواده خود باشد.
قسمت داستانی بازی بدون شک یکی از بهترین قسمت ها و نکات مثبت درون بازی خواهد بود، بازی با مقدمه ای بسیار کامل شروع شده و جای هیچ سوالی را در ذهن مخاطب باقی نخواهد گذاشت، داستان مملو از احساسات و کنایه ها و ارجاعات به فرهنگ پاپ خواهد بود و تجربه آن بسیار شگفت انگیز و با ارزش است.
همچنین هسته اصلی گیم پلی بازی را نیز قسمت پلتفرمر آن تشکیل میدهد، قسمتی که به آرامی و همراه با داستان بازی به صورت پیوسته پیشرفت هایی را بدست خواهد آورد، سیستم گیم پلی بازی در ابتدا صرفا محدود به حرکات ابتدایی مانند حرکت و پرش ساده خواهد شد، اما شما در طول تجربه حدودا 12 یا 13 ساعته بازی که میتوان آن را یک عنوان بلند در میان عناوین پلتفرمر دانست همواره در حال بدست آوردن قابلیت های جدید، متنوع و جذابی خواهید بود که نه تنها لذت بازی را بیش از قبل خواهد کرد، بلکه در میان آن ها برخی از روایت های داستان را نیز جای داده اند و شما به جز شکل اصلی روایت داستان از طریق پیشرفت ها و برخی وسایلی که بدست می آورید نیز با برخی روایت های داستان آشنا میشوید. قابلیت هایی مانند پرش های بلند، کفش هایی برای بالا رفتن از دیوار، دستکش هایی برای چسبیدن به قسمت های مختلف و یا دریافت وسایل از راه تقریبا دورتر و بسیاری از وسایل و قابلیت های دیگر در بازی وجود داشته و مانع از تکراری شدن بازی و سیستم گیم پلی آن خواهد شد، همچنین سیستم پلتنفرم ها و سکو های بازی و طراحی های خوب آن ها نیز بسیار به این موضوع کمک خواهد کرد، برخی موارد جانبی دیگر نیز مانند تعامل با NPC ها در بازی گنجانده شده اند که حس و حال بازی را کمی شبیه به عناوین کلاسیک نقش آفرینی خواهند کرد و بازی با موارد بسیار خوب درون خودش هیچگاه شما را کسل و خسته نخواهد کرد.
داستان پردازی بسیار خوب
هماهنگی داستان با گیم پلی
تنوع در سیستم های درون بازی
طراحی بسیار خوب پلتفرم ها
تعامل تاثیر گذار با NPC ها
محدود بودن انیمیشن های بازی نسب به قابلیت های گیم پلی