نقد و بررسی Naught

سلام خدمت دوستان و همراهان وبسایت Parsjoy. با بررسی عنوان Naught که نسخه کنسولی آن به تازگی برای کنسول های Nintendo Switch , Xbox One , Playstation 4 و رایانه های شخصی منتشر شده با ما همراه باشید.

تجربه به ما عاشقان بازی ثابت کرده لذت یک بازی خوش ساخت و بدون باگ در هر ژانری فوق العاده است. حال اگر این بازی جزو ژانر های ماجراجویی و دلهره آور باشد مخصوصا در این چند سال اخیر که عناوین بزرگ این ژانر به جز تعداد محدودی از کیفیت بالایی برخوردار نبوده و عملکرد راضی کننده ای نداشته اند ارزش تجربه این عنوان پلتفرمر چند برابر هم میشود. وجود فضا های تاریک و خشن بازی و سبک گرافیک و داستان گویی خاص بازی شما را جذب و نوید یک بازی خوب را به ما می دهد.

داستان بازی روایتی جذاب و غم انگیز از جدایی یک دختر از گربه اش که به تازگی مرده است میباشد. او گربه ی خود را زیر یک درخت مدفون کرده و داستان بازی از همین جا آغاز خواهد شد. جایی دنیای مردگان به گربه شانس بازگشت به زندگی دوباره را داده و شما باید تلاش کنید او را از دنیای بی رحم مردگان عبور داده و به او درد بازگرداندن زندگی دوباره و رسیدن به زندگی قبلی اش کمک کنید. بازی به دلیل روایت خاص داستان گویی اش از خیلی از سکانس ها و قسمت های اضافه در آن پرهیز کرده و همین نیز آن را لذت بخش تر میکند. شما بدون هیچ صدا و دیالوگی فقط با دیدن تعدادی عکس سیاه و سفید به داستان و راز های آن پی می برید. در ابتدای بازی تعداد محدودی عکس برای نمایش وجود دارد و با پیشروی در داستان و انجام کار های خواسته شده عکس های بیشتری نیز باز خواهد شد. داستان بازی خیلی پیچیده نیست اما اتفاقات غیر منتظره ای نیز در انتظار ماست و باید دید سرنوشت ما و گربه را به جه راهی میکشاند.

گرافیک بازی در القای هیجان و بعضا ترس در بازی مسلما حرف اول را میزند. المان های بازی به قدری خوب و هماهنگ باهم جور شده اند که شما را با همان طیف رنگ سیاه و سفید و دشمنان و تله های به ظاهر نه چندان ترسناکش به وجد می آورد. انیمیشن های بازی دوست داشتنی و لذت بخش هستند. شما در جرخش دوربین و تصاویر پس زمینه هیچ باگ و مشکلات گرافیکی نمی بینید. انتظار میرفت بازی به خاطر سبک گیم پلی آن که گاهی یک تله از بالا باز شده و با چرخاندن صفحه از پایین و هنگام چرخاندن هم سان با جهت باز شود مشکلاتی مثل باگ های تغییر شکل و تفاوت ظاهری در انیمیشن های حرکتی و یا فریم های آن ها دچار افت کیفیت شوند ولی نه تنها این اتفاقات رخ نداد بلکه انیمیشن های آن نیز با کیفیت فوق العاده طراحی شده اند. بازی از تصاویر پس زمینه ی خاصی استفاده نمیکند و تصمیم درستی هم بخاطر چرخش مکانیزم راه رفتن در گیم پلی می باد. چون با این کار واقعا چشمانمان مخصوصا از یک تصویر سیاه و سفید اذیت میشد.

و اما گیم پلی که اصلی ترین قسمت بازی است. بازی بسیار چالش بر انگیز و سخت تر از چیزی بود که ظاهرش نشان میداد. این را وقتی مدت ها زمان برای گذراندن یک مرحله و به اتمام رساندن بازی صرف کردم متوجه شدم. شما باید به جای حرکت کردن در مسیر خود. با کج کردن مسیر به دو سمت چپ و راست خود گربه را به آن سمت بکشانید. از موانعی مثل تیغ ها و آب های سمی گذر کرده و هر مرحله را با جمع آوری سه الماس در آن به اتمام برسانید. بازی با آنکه تقریبا گیم پلی متفاوتی از بازی های پلتفرمر معمایی دارد و برای عبور از بیشتر مناطق بازی مخصوصا با پیش روی و سخت تر شدن آن نیاز شدیدی به استفاده از هوشتان برای پیش روی دارید.

این بازی لذت یک تجربه خوب با گیم پلی خشن و خلاقانه را در قالب یک بازی پلتفرمر و ساده به ما ارائه می دهد و با پیش روی در آن هر لحظه ما را بیشتر از گذشته به خودش وابسته میس سازد. بدون شک این عنوان لایق تجربه و شما نیز لایق لذت بردن از فضا های تاریک و پیچیده آن هستید.