نقد و بررسی بازی Watch Over Christmas

تم کریسمس همواره یکی از جذابترین تم ها برای بازی های رایانه ای به شمار می رود. از سرود کریسمس، اثر جاودانه چارلز دیکنز گرفته تا داستان های بسیار زیادی که از سانتا (یا همان بابانوئل خودمان) در ادبیات، فیلم ها و بازی ها روایت شده است. فانتزی که در این گونه روایت ها و داستان ها وجود دارد، به علت سادگی و البته جذابیتی که دارند، همه قشر گیمری از هر سنی را علاقه مند خودش می کند. بازی های مستقلی که در طی این سال ها عرضه شده اند، سعی کرده اند تا این افسانه را بهتر و بهتر بکنند. در ادامه به نقد و بررسی بازی Watch Over Christmas توسط وب سایت Pars Joy همراه باشید تا ببینیم که این بازی چگونه این افسانه معروف سانتا را روایت کرده است و چقدر در این زمینه موفق بوده است.

داستان بازی در مورد پسر بچه ۱۲ ساله ای به نام سیسکو است که ماموریت بسیار مهمی را در پیش روی خودش می بیند. سانتای معروف که قرار بود برای سیسکو هدیه های زیبا بیاورد، گم شده است و اکنون توسط جادوگری موظف شده است تا قهرمانش را نجات دهد. قهرمان دوازده ساله ای که منتظر بود هدیه های کریسمسش را با گاری بیاورند و در کنار خانواده اش تعطیلات خوبی را بگذراند، اکنون وارد ماجراجویی خطرناکی می شود که دنیای ناشناخته اش برای یک پسر ۱۲ ساله به شدت عجیب و ترسناک است. داستان بازی به همینجا ختم نمی شود و با پیشروی در طول بازی، خرده روایت ها و داستانک هایی در جای جای بازی برملا می شود که جذابیت عجیبی را به بازی بخشیده است. این روایت محور بودن بازی، خصوصا با تمی که دارد، یکی از مهمترین نکات مثبتی است که می تواند بازی را به تجربه بهتری برای بازیکنان تبدیل کند.

گیم پلی بازی مکانیزم بسیار ساده ی کلیک کردن را دارد. تمام حرکات و کارهای شما تنها با کلیک کردن بر روی موس انجام می شود. این مکانیزم ساده باعث می شود تا بازیکن دیگر درگیر اضافات گیم پلی نباشد و فقط بتواند بر روی روایت اصلی و فرعی تمرکز کند. همین مکانیزم بسیار ساده به شکل زیبا و هنرمندانه ای پیاده سازی شده است و هر آن چیزی که بازیکنان در طول بازی نیاز دارند را برآورده می کند. بازیکنان در طول بازی، از اتاق ها ومکان های مختلف حرکت می کند و در آن اتاق ها به جست و جوی سرنخ ها و آیتم هایی می گردد که می تواند در مسیرش به پیدا کردن سانتای معروف کمک کند. بهترین نکته ای که می توان در مورد گیم پلی ذکر کرد، علاوه بر مکانیزم خوب و ساده اش، دیالوگ هایی است که در طول داستان از شخصیت های مختلف بازگو می شود. دیالوگ نویسی سناریو بسیار خوب انجام شده است و تمام شخصیت ها آن شور و حرارتی را که باید داشته باشند را دارند و هیچ دو شخصیتی مثل هم نیستند. همین موضوع باعث شده است تا بازی از لحاظ شخصیت پردازی هم در درجه بسیار بالایی قرار بگیرد تا روایت محور بودن بازی، بیش از پیش نمایان شود. بسیاری از معما و ریزه کاری های گیم پلی و محیطی، تعامل خوبی را با بازیکنان برقرار می کند و باعث می شوند تا بازیکنان بیش از پیش غرق در دنیای بازی و فضاسازی آن شوند.

علاوه بر تعامل خوب پازل ها و معماها و همچنین کلیت گیم پلی، بخش فنی بازی نیز در روند درگیر سازی مخاطب با بازی، نقش به سزایی ایفا می کند. گرافیک و نقاشی کارتونی، علاوه بر حس و حال کریسمسی که برای بازیکن به ارمغان می آورد، می تواند مخاطبان سنین پایینتر و بالاتر را نیز به خود جذب کند هرچند که باید گفت این گرافیک کارتونی معایبی را هم دارد. اولا که بازیکنان جدی تر احتمالا از این کارتونی بودن زیاد لذت نخواهند برد و همچنین این کارتونی بودن، نمی تواند آن طور که باید و شاید، جزئیات محیط و شخصیت ها را نشان دهد و همین موضوع باعث شده تا بخش جزئیات گرافیکی بازی، نتواند عملکرد مناسبی را داشته باشد. فانتزی بودن بیش از حد محیط ها و شخصیت ها همچنین باعث شده تا دیگر بخش های اصلی گرافیکی، از جمله سایه ها و نورپردازی، درست به نظر نرسند. بازی از لحاظ افت فریمی و لود نشدن تکسچرها مشکلی ندارد، هرچند که واقعا با وجود گرافیک ناقص و بصری نه چندان جالب بازی، انتظار هم میرفت که دیگر با مشکلات فنی دست و پنجه نرم نکنیم. موسیقی و صداگذاری بازی بسیار زیبا صورت گرفته است. هر شخصیت صدای منحصر به فرد خودش را دارد و توام با دیالوگ نویسی زیبای هرکدام، عملا شاهد شخصیت های پخته شده و خوبی در بازی هستیم که می توان با هرکدام از آن ها و اهدافشان همزاد پنداری مناسبی کرد. موسیقی بازی کاملا به اتمسفر بازی می خورد. در بسیاری از صحنه های هیجان انگیز موسیقی نیز اوج می گیرد و در حالت عادی که در حال گشت و گذار و حل معماها هستید، موسیقی زیبا و باروحی در پس زمینه در حال پخش است که شما را درگیر بازی می کند. در کل بخش موسیقی و صداگذاری بازی برخلاف گرافیک آن، نمره کامل را می گیرد.

بازی Watch Over Christmas تلاش استودیوی مستقلی است که می خواهد مخاطب را درگیر داستان سرایی در دنیای فانتزی بکند بدون آنکه آن ها را مجبور کند درگیر اضافات گیم پلی و سختی های بیش از اندازه مکانیزم ها شوند. گیم پلی و شخصیت پردازی و از همه مهمتر داستان سرایی زیبای اثر باعث می شود تا ارزش تجربه کردن را بسیار زیاد داشته باشد اما گرافیک کارتونی و کم جزئیات اثر از لحاظ فنی و بصری می تواند جلوی بازی را از تبدیل شدن به یک اثر هنرمندانه و شاهکار بگیرد.