سلام خدمت دوستان و همراهان عزیز وبسایت Parsjoy. با نقد و بررسی یک عنوان بسیار جذاب و خاص که در سبک نسبتا جدید فیلم های تعاملی و در دسته ی عناوین داستان محور قرار میگیرد همراه ما باشید، بازی Erica که یکی از معدود عناوین منتشر شده در این سبک به حساب می آید ابتدا و به صورت انحصاری برای پلتفرم نسل هشتمی Playstation 4 منتشر و حالا در سال 2021 و پس از گذشت دو سال از عرضه ابتدایی بازی برای سیستم رایانه های شخصی و بر روی پلتفرم Steam نیز به انتشار رسیده است.
مدت زیادی نیست که توجه بیشتری به عناوین داستان محور شده و در پی این توجهات سبک ها و یا بهتر است بگویم زیر سبک هایی به طور رسمی بوجود آمد که یکی از آن ها سبک Visual Novel یا همان رمان های تصویری نام داشت، سبک رمان های تصویری علی رقم پیش بینی ها توانست رفته رفته مخاطب زیاد و قابل توجهی را به خود جذب کند، این روند ادامه داشت و این سبک نیز به یکی از سبک های محبوب در میان سازندگان و استودیو های مستقل و همچنین استودیو های ژاپنی تبدیل شد، با این اوصاف موفقیت های این ژانر به قدری بود که حتی توانست به مراسم Game Awards راه یافته و حتی کار به جایی رسید که یک زیر سبک به نام سبک فیلم های تعاملی نیز برای عناوین رمان های تصویری ایجاد شده است.
داستان از جایی شروع میشود که شما در کنار پدرتان در حال مرور خاطرات گذشته و همچنین خاطرات مادر از دست داده تان هستید، پس از مدتی زنی مرموز وارد خانه شما شده و پدرتان را به قتل می رساند، با این حال اما پس از کشتن پدر یک نماد را نیز بر روی سینه ی او حک خواهد کرد، سال ها از این ماجرا میگذرد و شما که تقریبا یک دختر جوان شده اید توانسته اید با این موضوع و از دست دادن خانواده تان کنار بیاید، البته این آرامش دائمی نبوده و پس از مدتی نامه ای به دست شما خواهد رسید که در آن عکس یک دست بریده شده همراه با همان نماد حک شده بر روی سینه پدرتان خواهد بود، با گزارش این موضوع به نیرو های پلیس آن ها برای امنیت و همچنین بهبود حال شما، شما را به یک مرکز روانی به نام خانه دلفی خواهند برد، جایی که در آن با راز های بیشتری آشنا شده و حتی به برخی از دلایل مرگ مادرتان نیز خواهید رسید.
داستان بازی روند بی نظیری و بدون افتی را خواهد طی کرد، همه به طرز شگفت انگیزی غیر قابل پیشبینی خواهد بود و پیچ و خم های بسیاری در روند داستانی وجود خواهد داشت، با اینکه برخی زمان به اتمام رساندن بازی را که حدودا دو تا دو ساعت و نیم میباشد برای بازی کوتاه میدانند، اما به نظر من بهترین تصمیم برای بازی همین مدت زمان به اتمام رسادن آن میباشد، به این دلیل که بازی بخاطر پایان های مختلف و رمز و راز های بسیار زیادش میتواند شما را برای دفعات مختلف به تجربه خود بکشاند، اگر روند داستانی بیشتر از این حد بود، داستان از آن تب و تاب همیشگی خود افتاده و شاید جذابیت کافی را به همراه نداشت، به هر حال شما نباید صرفا بر روی همین مدت زمان بازی حساب کرده و بازی قطعا شما را برای تجربه های بیشتر به سمت خود میکشاند.
در اینجا جلوه های گرافیکی کمی استفاده شده و این جلوه ها جای خود را به بازی و اکت های بازیگران داده اند، بازی هالی ارل که نقش اصلی بازی یا همان اریکا را بر عهده داشته بسیار عالی و خیره کننده اس، همچنین هالی ارل کاملا به کاری که میکرده و اینکه این اثر صرفا یک فیلم سینمایی نبوده و یک عنوان تعاملی است آگاه بوده و هماهنگی بازی آن یک اثر تعاملی بسیار خوب و قابل قبول است، علاوه بر هالی ارل بازی بازیگران دیگر این اثر مانند دانکن کیسی و ساشا فراست نیز بسیار خوب و به جا بوده است.
ترکیب یک داستان پردازی قابل قبول و همچنین بازی های جذاب بازیگران باعث شده تا Erica جنبه های زیادی را برای تجربه داشته باشد، فرقی نمیکند که شما عاشق فیلم هستید یا بازی، یا شاید هر دوی آن ها، Erica یک عنوان شایسته و نوآورانه در ژانر وحشت روانشناختی می باشد که میتواند هر مخاطب علاقه مندی را به سرعت جذب عنوان خود کند، البته در این بین جای تعجب داشت که چرا شرکت سونی که خود تیم های بسیار قدرتمندی را در حوضه موسیقی برای عناوین مختلفش در اختیار داشته، اما هیچ توجه خاصی به آن ها نکرده است، بزرگترین مشکل بازی موسیقی های درون آن به حساب می آیند که توانایی به وجد آوردن و یا تحت تاثیر قرار دادن مخاطب را به هیچ عنوان نخواهند داشت، این در حالی است که یکی از اصلی ترین المان های عناوین ژانر وحشت برای بوجود آوردن اتمسفر های رمز آلود و استرس زا همین موسیقی ها به شمار خواهد رفت.
داستان پردازی فوق العاده
تیم بازیگری بسیار خوب
چندین پایان بندی جذاب
موسیقی های بی تاثیر