نقد و بررسی بازی Monster Sanctuary

سلام خدمت دوستان و همراهان عزیز parsjoy، در این مطلب قرار هست بازی Monster Sanctuary که در سال 2019 برای کنسول نینتندو منتشر شده را مورد نقد و پردازش قرار بدهیم. استدیو Team 17 مسئول انتشار این عنوان نقش آفرینی بوده که در ادامه با این بازی آشنا میشویم.

در طول این سال‌ها بازی‌های نقش‌آفرینی به‌شدت درحال افزایش هستند، دلیل آن‌هم استقبال مردم از گستردگی و جذابیت‌های این ژانر می‌باشد. اما این بازی یعنی Monster Sanctuary که در سال 2019 منتشر شد، یک سبک دیگر را با عنوان RPG خود ترکیب کرد. ما چنین سبکی را ما قبلاً در بازی Farcry Primal دیده بودیم، منظورم  تسلط بر روی حیوانات وحشی و کنترل کردن و هدایت آن‌ها در هنگام نبرد هست.

اما در گیم پلی، این بازی هیچ شباهتی به Farcry Primal ندارد، در واقع استایل هیولاهایی که شما کنترل میکنید بسیار شبیه به انیمه های ژاپنی می باشد. شما در نقش یک شخصیت، هیولای خود را انتخاب کرده و برای آن اسمی می‌گذارید و مانند بازی‌های کلاسیک نقش‌آفرینی، مبارزه در این بازی به‌صورت نوبتی است. همچنین هم از نیروهای شخصیت خودتان می‌توانید استفاده کنید هم از قدرت‌های استثنایی که هیولای شما دارد میتوانید برای ضربه زدن بیشتر به دشمن های خود به کار ببرید.

داستان این بازی در خصوص یک سرزمین به اسم Monster Sanctuary که اسم بازی هم هم به‌همین نام هست جریان دارد.  این سرزمین منطقه‌ای آرام و دور از تسلط انسان‌های فانی و فاقد قدرت های جادویی هست.  هیچ انسان معمولی در آن‌جا زندگی نمی‌کند، تنها انسان‌هایی که در آن‌جا زندگی می‌کنند افرادی هستند به اسم Monster Keeper هستند که آن‌ها  از همان بچگی هیولاهایی را پرورش داده و از آن‌ها در نبرد به‌صورت رام شده استفاده می‌کنند. این سرزمین توسط چهار فکشن یا قلمرو به چهار منطقه تقسیم‌شده که هر منطقه یک قلمرو متعلق به یک طایفه از monster keeper ها حساب می‌شود که انتخاب هر منطقه و هیولایی که باید پرورش داده شود برعهده خود بازیکن است.

درحین مبارزات که شما با دشمنان خود دارید، توجه به نقاط ضعف دشمن و استفاده از روش‌های حمله‌ای که بیشترین آسیب ممکن را به دشمن برساند، بسیار کلیدی و مهم می باشد که این از نکات مثبت گیم پلی Turn Base یا نوبتی بازی هست، که البته با توجه به تمام بازی‌های نقش‌آفرینی، شما با ازای هر پیروزی که کسب می‌کنید سطح و لول خود را بالاتر می‌برید و هرچه سطح بالاتری داشته باشید، میزان آسیب‌رسانی به دشمن‌های شما بیشتر خواهد بود.  البته این را هم نباید فراموش کنیم که دشمن ها به‌مرور زمان قوی‌تر می‌شوند و در مقابل،  آیتم‌هایی که شما پس‌از پیروزی در مقابل هر دشمن به دست می‌آورید هم بیشتر خواهد شد.

از دیگر نکاتی که گیم پلی این بازی را بسیار قوی‌تر و بهتر کرده، استفاده از هیولاهای متعدد در نبردها هست یعنی شما فقط یک هیولا را در اختیار ندارید و به مرور زمان هیولاهای بیشتری را می‌توانید پرورش و ارتقاء دهید، همچنین یک سیستم درخت مهارت هم برای هیولاهای شما در بازی موجود هست که می‌توانید توانایی‌های بیشتر و منحصربه‌فرد تری به آن‌ها بدهید. درکل،  سیستم سفارشی‌ سازی یا همان Customization گیم پلی بسیار متنوع شده.

مراحل بازی بسیار گسترده و متنوع ساخته‌شده و علاوه‌برآن برای سرگرم کردن بیشتر مخاطب، راه‌های مخفی وجود دارد که می‌توانید هیولاهای پنهان و به قول معروف Secret هار را پیدا کنید که طبیعتاً قدرت‌های بیشتر و متنوع‌تری دارند. از طراحی‌های رنگارنگ و زیبای محیط که بگذریم، استایل انیمیشن هیولاها و ضربه‌هایی که وارد می‌کنند خیلی زیبا و روان ساخته شده‌ و همین باعث می‌شود ما در گیم پلی یک بازی فانتزی و نقش‌آفرینی بسیار زیبا و محشر را شاهد باشیم.

گرچه گیم پلی بازی بسیار لذت‌بخش و زیبا طراحی‌شده و دشمنان دارای تنوع هستند اما گاهی اوقات بازیکن ممکن هست حس کند دشمن ها چندان جذابیت و قدرتی ندارند و همین امر مبارزه را برای ما خسته‌کننده و راحت جلوه می‌دهد.

بعضی از افکت های صوتی در نبرد به‌اندازه کافی دل‌چسب نیستند، و حتی خود نبردها هم در بعضی مواقع بسیار آهسته و فرسایشی میشوند که این دو مشکل در کنار هم می‌توانند گیم پلی را تاحدودی خسته‌کننده به‌نظر بیاورند. پیچ و تاب‌ها در مراحل و مواجه شدن با دشمن ها چندان حرفه‌ای نیستند و در روند بازی ما تا حدودی شاهد یکسری بی‌نظمی‌ها هستیم.

یکی از مهم ترین مواردی که باعث میشود ما با یک گیم پلی تازه و خیلی‌خوب طرف باشیم این‌ هست که در پایان هر نبرد به شما براساس میزان زمانی را که صرف مبارزه کرده‌اید امتیاز می‌دهد، و امتیاز بیشتر درواقع میزان آیتم‌ها و امتیاز های بیشتری را نصیب بازیکن می‌کند که این امر باعث شده که بازیکنان مجبور باشند برای دست آوردن امتیاز بیشتر، دقت بیشتری را روی مبارزه کردن خود قرار دهند.

موسیقی متن یکی از آن موسیقی‌های کلاسیک بازی‌های سبک پلتفرم و فانتزی هست، افرادی که طرف‌دار  دو آتیشه‌ی ژانر فانتزی هستند به‌شدت از این موسیقی می‌توانند لذت ببرند، ولی برای کسانی که با این ژانر بیگانه هستند و برای بار اول آن را تجربه می‌کنند ممکن است کمی ناخوشایند و خسته‌کننده به‌نظر بیاید

طراحی محیط بازی به‌صورت دوبعدی و پیکسلی طراحی‌شده که نسبت‌به فانتزی بودن و نقش‌آفرینی بودن آن نمی‌توان ایراد آن‌چنانی گرفت، لذا  این بازی ادعای زیادی در زمینه گرافیک ندارد، ولی بازهم برای چشم‌نواز بودن بیشتر باید محیط را با وضوح و شفافیت بالاتر و باکیفیت‌تری طراحی می‌کردند.

سازندگان تمام تلاش خودشان را انجام دادند تا ما را در جریان داستان این بازی قرار دهند ولی، داستان در اواسط بازی رفته رفته جذابیت خودش را از دست میدهد و داستان آن جنب و جوشی که در ابتدای بازی داشت را ندارد.