وجود یک گوی بزرگ درخشان در آسمان را بدیهی می دانیم، اما این خورشید است که با نور و گرمای خود ما را حفظ می کند. وقتی آن گرما از بین رفت و نورش محو شد، زندگی در سیاره ما نیز به پایان خواهد رسید. اما راههای تجسمی و کیهانی بیشماری وجود دارد که میتواند زنگی یک نفر را به پایان برساند و این داستانهایی است که The End of the Sun میخواهد تعریف کند.
در این بازی شما از طریق اکتشاف اول شخص و سفر در زمان در فصول مختلف، اسرار خانوادگی یک روستای واقع در اسلاوی را در قرن هجدهم کشف خواهید کرد. در این روایت که یک واقعیت فانتزی را بیان می کند، مردم هنوز آیینها و باورهای هزار ساله را اجرا میکنند، بنابراین میتوانید انتظار داشته باشید که با انواع فولکلور، افسانهها و موجودات اساطیری روبرو شوید. این دنیایی است که در آن آتش و خورشید مورد احترام است و اجدادش مدام به یاد میآیند، اما عشق بین دو نفر همیشه بزرگترین گنج است. این یک بازی زیبا است که شما را به یک سفر جادویی غنی می برد تا بفهمید چه چیزی واقعاً مهم است و آن را به خوبی انجام می دهد که مطمئناً قلب سخت ترین افراد را هم گرم می کند.
در بازی The End of the Sun شما در نقش Ashter، یک جادوگر اسلاوی بازی می کنید که در تعقیب یک پرنده آتشین افسانه ای به نام “Rarog” هستید که بسیار شبیه ققنوس است. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد این پرنده در درهای کوچک در لهستان لانه کرده، بنابراین باید به آنجا سفر کنید تا او را از مخفیگاهش بیرون بیاورید و قبل از اینکه همه چیز را به خاکستر تبدیل کند، او را بگیرید. در این بین، شاهد گذر زندگی ساکنان روستا خواهید بود که تحت تأثیر داستان ها و افسانه های بسیار واقعی پیرامون آنها شکل گرفته است.
در نگاه اول، این دره مکانی بسیار آرام است که گشت و گذار در آن لذت بخش می باشد. تیم توسعه مطمئناً تحقیقات خود را انجام دادند، از چندین موزه بازدید کردند، اشیاء تاریخی و حتی کل ساختمانها را اسکن کردند تا همه چیز را تا حد امکان واقعی جلوه دهند و اگر من یک گیاه شناس بودم، احتمالاً هر گیاه و درخت را به لطف سطح بالای گرافیک فوتورئالیستی آن می شناختم.
این واقع گرایی تا حدی است که زمانی که از یک مسیر کوهستانی زیگزاگی بالا میرفتم و به پایین دره نگاه میکردم، واقعاً احساس کردم به یکی از سفرهای پیادهروی تابستانی خودم در اتریش بازگشتهام. آسمان بازی با پرندگان و پروانه ها زنده است، اگرچه دلم برای دیدن حیوانات دیگر روی زمین تنگ شده بود. اما حتی بدون آن، چشم اندازها و مناظر بازی واقعا خیره کننده اند – بیشتر به این دلیل که چهار فصل کاملاً متفاوت وجود دارد که همگی جزئیات فوق العاده دقیقی را نشان می دهند.
صدای محیط نیز به جان بخشیدن به این دنیای خیره کننده کمک می کند. شما دائماً توسط آواز پرندگان، وزوز حشرات، صدای وزش باد و آتش سوزان احاطه می شوید. برای تکمیل همه چیز، The End of the Sun دارای یک موسیقی متن منحصر به فرد از ساخته های مدرن موسیقی سنتی اسلاو است که مخصوص این بازی نواخته شده است. با اینکه در تمام مدت پخش نمی شود، اما در نقاط کلیدی روایت و هر زمان که مناطق جدیدی را روی نقشه کشف می کنید، شنیده می شود. موسیقی متن ترکیبی از تصنیفهای آرام، آوازها، قطعات دستگاهی با فلوت و نت های غمانگیز است که داستان را واقعاً دراماتیک می کند و حتی آهنگهایی هستند که به زبان مادری آن منطقه اجرا میشوند که خوشبختانه زیرنویس دارند.
در ادامه راجع به گیم پلی صحبت می کنم. قدرت های ویژه شما مبتنی بر آتش است؛ دنیای بازی مملو از آتشدان ها و آتش های بزرگ است، برخی خاموش و برخی دیگر هنوز دود می کنند. هدف اصلی شما این است که همه آنها را دوباره روشن کنید. در حالی که هیچ آتشی از خود ندارید و بنابراین نمی توانید به سادگی آتش خاموش شده را دوباره روشن کنید، می توانید با انجام چند ماموریت مرتبط، آتش سوزان را دوباره زنده کنید. هر آتش سوزان دو یا سه مسیر دود به بیرون می ریزد و پیروی از این موارد شما را به «Trail of Time» هدایت میکند که معمولاً اشکال طلایی مبهم و درخشانی از موارد گمشده از رویدادهای گذشته است که باید آنها را کامل کنید.
اگر در برافروختن آتش موفق شوید، یک پر پرنده به شما اعطا می شود. همه آنها را جمع کنید و می توانید پرنده را احضار کنید و The End of the Sun را به سمت پایان آن هدایت کنید. فقط یک پایان ممکن وجود دارد، اما مسیر شما که در یک بازی به آنجا میرود میتواند بسیار متفاوت از دیگری باشد. دنیای باز بازی به شما این آزادی را می دهد که ترتیب روشن کردن آتش را انتخاب کنید.
برخی از آتش ها به دلیل معمایی خاص طراحی شده در اطراف آنها قطعاً مرتبط هستند. برخی از آنها تنها پس از روشن شدن برخی دیگر در دسترس خواهند بود، اما هر فصل چندین آتش برای انتخاب دارد. به این ترتیب تکه های داستان دره را جمعآوری میکنید، گاهی به گذشته برمیگردید، گاهی به جلو. لذت این است که ببینید همه قطعات در پایان به هم متصل می شوند، گویی در حال خواندن کتابی هستید که تمام فصل های آن در باد پراکنده شده است، فقط منتظر هستید که به هر ترتیبی پیدا شوید.
به طور خلاصه، The End of the Sun سزاوار این است که با سرعتی آرام بازی شود تا به طور کامل بتوانید محیط شگفت انگیز آن را تماشا کنید. سرعت پایین راه رفتن با دکمه دویدن برطرف می شود، اما حیف است که در این دنیای باشکوه عجله کنید. چشم اندازهای روستایی که در آن هستید، به سرعت مانند یک مکان واقعی احساس می شود، به خصوص زمانی که آن را در فصول مختلف تجربه کنید و ساکنان آن را در دوره های مختلف زندگی خود مشاهده کنید.
بیشتر گیم پلی ممکن است برای ماجراجویان با تجربه کمی آسان باشد، اما هر پازل منحصر به فرد است و ریشه در افسانه ها، فولکلور و آیین های مردم اسلاو دارد. ترکیب روابط انسانی و رمز و راز پرنده آتشین Rarog و مظاهر منظم آن مطمئناً هر گونه کسالتی را که ممکن است از همه عقب نشینی بین مکان های مختلف بازی رخ دهد برطرف می کند. حتی رویدادهای احساساتی با اپیزودهای طنز در روایتی که با لایه ای از عشق پوشانده شده در حالی که احترام عمیقی به سنت ها و ریشه های اجدادی فرد دارد، به خوبی نمایان می شود.
ارائه یک دنیای اسلاوی خیره کننده که به چهار فصل مختلف تقسیم شده است
دنیای جهان آزاد بازی به شما امکان می دهد المان های داستانی مختلف را به هر ترتیبی که خواستید، کشف کنید
ترکیبی عالی از لحظات درام، عاشقانه و طنز را به ارمغان می آورد
گیم پلی ساده اما لذت بخش بازی به خوبی در پس زمینه داستانی بازی ادغام شده است
سرعت پیشفرض پایین راه رفتن به همراه عقبنشینی های زیاد می تواند کمی ناخوشایند باشد
نقشه درون بازی موقعیت فعلی شما را نشان نمیدهد یا اجازه سفر سریع را هم نمیدهد