بازی Hitman: Absolution که در ابتدا در سال ۲۰۱۲ برای رایانه های شخصی منتشر شد، بالاخره به لطف تلاش کمپانی ناشر معروف Feral Interactive ۱۳ نوامبر ۲۰۲۵ به نینتندو سوییچ راه پیدا کرد. اگر از طرفداران سهگانهی جدیدتر مجموعه هیتمن هستید، ممکن است Hitman Absolution را کمی اعصاب خردکن بدانید، زیرا این نسخه به جای استفاده از همان سبک آزاد بازیهای جدیدتر، از دریچهی یک کمپین خطیتر و داستانمحورتر روایت میشود.
این فرنچایز از زمان انتشار بازی اول خود در سال ۲۰۰۱ تا حد زیادی تکامل یافته و Blood Money اوج تمام آن سالها تغییر و اصلاح فرمول کلی است. به نظر من این یکی از بهترین بازی های مخفی کاری است که تا به حال ساخته شده است. بنا به دلایلی، سازندگان تصمیم گرفتند با بازی بعدی، Hitman: Absolution، راه دیگری را طی کنند. نتیجه جالب است. این یکی از آن بازی هایی است که توسط برخی مورد تحسین و تمسخر برخی قرار گرفت.
Hitman Absolution داستان مامور ۴۷ را دنبال میکند که اکنون با یک مشکل جدید روبروست؛ او با کسانی که زمانی همکارش میدانست، مبارزه میکند، در حالی که از دختری به نام ویکتوریا محافظت میکند. سازمان ICA و یک دلال اسلحه به نام Blake در طول بازی سعی در ربودن و کنترل او دارند. داستان در این نسخه بسیار مهمتر است و به عنوان تمرکز اصلی قرار گرفته است.
این موضوع در سال ۲۰۱۲ کمی آزاردهنده بود و حتی با نگاه کردن به آن پس از گذشت ۱۳ سال، به راحتی میتوان علت این موضوع را فهمید. البته به این معنی نیست که این نسخه بازی بدی است – به هیچ وجه – فقط به طور کامل با آنچه این مجموعه بود باشد، مطابقت ندارد. من شخصاً از داستان لذت بردم، اما اعتراف می کنم که بسیار متفاوت از داستان های قبلی هیتمن است. هدف توسعه دهندگان به وضوح یک سبک سینمایی بود و من از نحوه ارائه صحنه های برش خوشم می آید. اگر بخواهم بازی را در قالب فیلم توصیف کنم، میتوانم بگویم که به عنوان یک اکشن هیجانانگیز شناخته میشود.
گیمپلی تا حد زیادی از نسخه اصلی خود یکسان مانده است. شما مامور ۴۷ را از زاویه دید سوم شخص کنترل میکنید و به لطف این قابلیت، همه چیز را در اطراف خود می ببینید. به شما این امکان داده میشود که از بین مخفیکاری (روش ترجیحی) یا با ایجاد سر و صد یا آشوب به وسیله شلیک اسلحه، یک سری ترور را انجام دهید.
اگرچه Absolution به اندازه سایر نسخهها ساختار باز یا شبیه به سندباکس ندارد، اما همچنان راههای مختلفی را برای کاوش در اختیار شما قرار میدهد. این راهها شامل به کارگیری سم، مرگ با افتادن لوستر و حالت کلاسیک برخورد گلوله به سر میشود. مراحل بازی نیز سادهتر هستند و تشخیص اهداف آسان است. طراحی جمع و جور آنها همچنین به توسعهدهندگان اجازه داده است تا جمعیتهای با اندازه مناسب ایجاد کنند که میتوانید در طول فرار در آنها ناپدید شوید.
اگر از طرفداران سرسخت سری هیتمن هستید، زمان زیادی طول نمیکشد تا متوجه شوید Hitman: Absolution چه تفاوتی با نسخه های قبلی خود دارد. بزرگترین و عجیب ترین تغییر، طراحی خطی مراحل است. هیتمن همیشه به خاطر محیط های سندباکس خود معروف بوده و توسعه دهندگان از این ویژگی به نفع ماموریت هایی با مناطق یا بخش های متعدد، اغلب کوچکتر که توسط درها یا نقاط بار به هم متصل شده اند، کنار رفتند. در بسیاری از بخشها از نقطه A به B میروید و از دشمنان فرار میکنید. هر بخش که بر روی از بین بردن اهداف متمرکز است، به راحتی لذت بخش ترین است، اما بیشتر این بخش ها در محیط های فشرده تر از آنچه طرفداران ممکن است به آن عادت داشته باشند، تنظیم می شوند.
طراحی خطی مراحل تنها تغییر نیست. Absolution تقریباً زمانی منتشر شد که من متوجه شدم بازیهای مخفیکاری، از جمله بازیهایی که در فرنچایزهای از پیش تثبیتشده وجود دارند، نوعی از چیزی را دارند که من آن را «توانایی جادویی» برای استفاده بازیکن مینامم. در واقع، Absolution ممکن است آغاز این روند بوده باشد، اما نمیتوانم با قطعیت تأیید کنم. در این نسخه یک قابلیت Instinct وجود دارد که میتوانید آن را فعال کنید تا دشمنان را از پشت دیوارها ببینید، مسیرهای آتش که حرکات دشمن را پیشبینی میکنند، و همچنین چیزهای جالب در محیطها را برجسته میکند.
علاوه بر این، 47 دارای یک نوار غریزه است که وقتی Instinct برای حرکت دادن دشمنان در لباس مبدل استفاده میشود تا مشکوک نشوند، خالی میشود. اما صبر کنید، چیزهای بیشتری هم وجود دارد. Instinct همچنین به شما امکان میدهد تیراندازی نقطهای را اجرا کنید. این زمانی است که چندین هدف را برای کشتن علامتگذاری میکنید و وقتی شروع میشود، 47 به سرعت به هر دشمنی که علامتگذاری کردهاید شلیک میکند که راهی عالی برای از بین بردن سریع چندین هدف است.
با توجه به طراحی خطیتر مراحل در کنار برخی تغییرات دیگر، به نظرم Instinct یک ویژگی جدید بسیار عجیب و غیرضروری است. البته، سختی بازی بر میزان مفید بودن Instinct، از جمله نحوه بازسازی آن، تأثیر میگذارد. میتوان گفت Instinct جایگزینی برای نقشههای درون بازی است که مکانها، حرکات و نقاط مورد علاقه دشمن را در بازیهای قبلی نشان میدادند و حتی در سختیهای بالاتر هم کمتر مفید بودند. اما آنها به هیچ وجه به لباس مبدل شما ربطی نداشتند.
مامور ۴۷ میتواند هنگام استفاده از لباسهای مبدل، پیدا شدن در اطراف مراحل یا گرفتن از دشمنانی که “تصادف” داشتهاند، حتی بیشتر در میان جمعیت پنهان شود. او همچنین میتواند از حالت غریزه برای برجسته کردن سرنخها یا دور زدن دشمنانی با لباس مشابه استفاده کند، که در غیر این صورت ممکن است متوجه یک مرد طاس به عنوان یک شیاد شوند. با این حال، این سیستم بینقص نیست و مواقعی وجود خواهد داشت که شما دیده میشوید و فهمیدن دلیل آن دشوار است. همچنین مامور ۴۷ میتواند با استفاده از لباسهای مبدل، در مراحل یا از دشمنانی که “تصادف” کردهاند، بیشتر در میان جمعیت پنهان شود. نسخه نینتندو سوییچ، حسگر ژیروسکوپ را برای هدفگیری اضافه کرده که به روانتر و آسانتر شدن برخی از مراحل کمک میکند. من از اینکه این سبک کنترل چقدر خوب کار میکرد، شگفتزده شدم.
از نظر بصری، ان عنوان هنوز هم یک بازی بسیار زیباست، مخصوصاً وقتی به یاد داشته باشید که ۱۳ سال از انتشار آن میگذرد. خوشبختانه بازیهای قدیمیتر اغلب در صفحه نمایش کوچکتر سوییچ بهتر به نظر میرسند. البته گاهی اوقات نوعی پارگی در جزئیاتی محیطی وجود دارد و محدود شدن نرخ فریم به ۳۰ میتواند برخی از قسمتهای اکشنتر را کمی آهسته جلوه دهد. Feral Interactive اعلام کرده است که در سال ۲۰۲۶ یک پچ رایگان برای بازیکنان سوییچ منتشر خواهد کرد که امیدواریم نرخ فریم بالاتر و پایدارتری را ارائه دهد.
متأسفانه، Jesper Kyd افسانه ای برای ساخت موسیقی متن این بازی برنگشت. صرف نظر از این، من از چندین آهنگ لذت بردم و احساس کردم موسیقی متن با سبک، ارائه و لحن جدید مطابقت دارد. به غیر از موسیقی، احساس میکنم کار صوتی به طور کلی خوب است و از نظر فنی، با هیچ مشکل بزرگی روبرو نشدم و بازی روان اجرا شد.
به طور کلی، Hitman: Absolution یک بازی مخفیکاری خوب است که هم عناصر مخفیکاری و هم اکشن میتوانند سرگرمکننده باشند و همه مکانیکها به خوبی کار میکنند. من واقعاً حدس میزنم که Absolution برای جذب مخاطبان جدید طراحی شده است، اما مشکل این است که آنها را به یک تجربه بسیار متفاوت جذب میکند. اگر Absolution دروازه ورود بازیکن به این فرنچایز باشد و آنها از آن لذت ببرند و بخواهند عناوین قبلی را امتحان کنند، کاملاً غافلگیر خواهند شد زیرا Absolution منعکس کننده هیتمن نیست و تا زمان انتشار این نقد، از توسعهدهندگان سپاسگزارم که این مسیر را ادامه ندادند.
حال و هوای زندگی یک قاتل قراردادی را به خوبی به نمایش می گذارد.
سلاحهای متنوع فراوانی در بازی وجود دارند.
گیمپلی چالشبرانگیز و سرگرم کننده ای دارد.
حالتهای مختلف بازی، چاشنی زیادی به گیم پلی می دهند.
نرخ فریم بازی روی 30 قفل شده است.
بعضی مواقع شاهد نوعی پارگی تصویر هستیم.












































