Sumire، عنوانی مستقل در ژانر ماجراجویی روایت محور است که توسط GameTomo Team که یک استودیو ژاپنیاست، ساخته شده و در بازار انتشار پیدا کرده است. با نقد و بررسی این تجربه فوقالعاده، همراه تیم نقد و بررسی Pars Joy باشید.
بازیهای روایی که در میان سازندگان مستقل ژانر محبوبی به حساب میآید، مدتی است با به کار گرفتن نویسندگان و شخصیتپردازان خلاق و همینطور کارگردانان بازی با دید نوآورانه، به وسیله ارائه داستانهای بسیار قدرتمند و متونی که با ریزه کاری نگاشته شده، در صنعت بازی شگفتی ساز میشوند.
Sumire نیز یک بازی مبتنی بر روایت داستانی خطی است که برای مخاطبان، پیامهای ارزشمندی دارد. در این عنوان شما در جریان زندگی دختر بچهای به نام Sumire قرار میگیرید که به تازگی با بحرانهای دردناکی در زندگی خود رو به رو شده است.
مادربزرگ او اخیراً از دنیا رفته و پدرش او و مادرش را رها کرده و حتی با آنها تماس نمیگیرد. مادر Sumire نیز که پس از فوت مادرش در شرایط روحی بدی به سر میبرد، زیر بار فشار زندگی دچار افسردگی شده است و با خوابیدن زیاد در طی روز، وقت چندانی برای مراقبت به Sumire و از آن مهمتر دادن بازخورد عاطفی به او را ندارد.
روایت بازی متمرکز بر به تصویر کشیدن دنیایی غم زده است که در ذهن Sumire میگذرد و همینطور رفتاری که او از خود در رویارویی با این بحرانها و تلاش برای یافتن معنای زندگی بروز میدهد.
از همان ابتدای بازی متوجه میشوید که Sumire به شدت احساس تنهایی و طرد شدگی میکند و از دست دادن مادربزرگش نیز در کنار خانواده بحران زده او باعث شده تا احساس کمبود مَحبت بر او چیره شود.
اما بازی شما را با یک پیچ جادویی در روایت رو به رو میکند: یک دانه عجیب و غریب از دنیایی دیگر که یک گل سخنگو از آن میروید و از Sumire میخواد تا یک روز، زیباییهای زندگی و دنیای انسانها را به گل سخنگو نشان دهد. گل سخنگو تنها یک روز زمان دارد و هنگامی که گرگ و میش سپیده دم روز بعدی سر بزند، او باید به دنیای خود بازگردد.
همانند دیگر بازیهای این ژانر، بازیکن امکانات زیادی در گیمپلی ندارد و گاهی اوقات از او خواسته میشود تا تصمیماتی را اتخاذ کند یا به مکانهای خاصی برود و شیء بهخصوصی را بیابد. اما روایت بازی آنقدر در هم تنیده و خوش ساخت است که امکان طراحی موقعیتهای جالبی را در بازی به وجود میآورد.
در بخشی از بازی هنگام عبور از برخی محلهها، کلاغهایی مزاحم سعی میکنند تا اعصاب Sumire را خورد کنند و شما باید با استفاده از مکانیکی که در آن بخش معرفی میشود، سعی کنید تا افکار منفی و حرفهای آزاردهنده کلاغ را از ذهن خود بیرون کنید تا بتوانید روی زیباییهای زندگی و معرفی آن به گل سخنگو تمرکز کنید. این شکل از نوآوری ها در بازیهای مستقل روایی است که بازیکن را به وجد میآورد و باعث میشود هرگز تجربه این داستان، شخصیتها و پیامهای آن را فراموش نکند.
بازی با استفاده از مدلهای سه بعدی، در یک محیط ۲.۵ بعدی کارگردانی شده و دوربین متناسب با بخشی از بازی که در جریان است،تغییر خواهد کرد. کارگردانی بی عیب و نقص این بازی به شما مجال این را میدهد که از محیطهای مختلفی که در جریان بازی به آن سر میزنید، نهایت لذت را ببرید و گاهی میتوانید بدون حرکت به تصویر خیره شوید و از پالتهای رنگ فوقالعادهای که در طراحی پوسته مدلها و دنیای بازی استفاده شده است لذت ببرید.
دوربین بازی به شکلی تصاویر را پردازش میکند که شما تصور میکنید Sumire بر روی یک زمین محدب گام بر میدارد که از نظر زیباییشناسی، بسیار به بازی کمک میکند و از آنجایی که با اجزای تصویری بازی کاملاً هماهنگ است، یکپارچگی بینظیری را از لحاظ بصری در بازی خلق میکند.
این عنوان پر از دیالوگهای لطیف و عمیق است که مخاطب را تکان میدهد و در سطوح روانی مختلفی او را تحت تأثیر قرار خواهد داد. برجسته کردن ارزشهای انسانی، در تماس بودن با احساسات سرکوب شده و بحرانهای روحی و روانی و حس همدردی با شخصیت اصلی، همگی از نقاط قوت این بازی است و این عنوان را به یک اثر شاخص در ژانر بدل میکند که پیشبینی میشود عناوین بیشتری با پیروی از چارچوب تولید این بازی و کانسپتهای مورد استفاده آن، با الهام از این عنوان ساخته شود.
موسیقی بازی بسیار گوشنواز است و برخلاف بسیاری از بازیهای ژاپنی که پر از اصوات تیز و ناخوشایند برای گوشهایی است که به موسیقی آن سرزمین عادت ندارند، به گونهای طراحی شده است که همه بتوانند فارغ از ملیت و سلیقه موسیقایی از آن لذت ببرند.
یکی دیگر از نقاط قوت بازی فضاسازی با استفاده از طراحی صداست که بی اغراق بی عیب و نقص است و بازیکن را در دنیای Sumire غرق خواهد کرد. با همه اینها، بازی مشکلات معدودی نیز دارد که مختصرا به آن اشاره میکنیم.
یکی از معایبی که خلاف نیت اصلی طراحان عمل میکند، که غوطه ور شدن مخاطب در فضای خلق شده توسط آنهاست، لودینگهای طولانی است که گاهی باعث میشود تا تمرکزتان از بازی برداشته شود و به آن اندازه که طراح مد نظر داشته، با دنیای بازی درگیر نشوید.
در ترجمه انگیسی بازی نیز اشتباهات جزئی در ترجمه کلمات رخ داده که در یک مورد مخاطبی را که از نسخه انگلیسی استفاده میکند به جای راهنمایی به منظور تسهیل در انجام ماموریتش، گمراه میکند.
همینطور مدت زمانی که بازی را انجام میدهید، اگر پشت سر هم اهداف را انجام دهید بسیار کوتاه است و اگر شاهد داستانی پیچیدهتر بودیم، شاید سازنده میتوانست تجربه طولانیتری را برای بازیکن رقم بزند.
داستان فوقالعاده
طراحی خوب
کارگردانی بی نقص
لودینگ طولانی
ایرادات ترجمه از ژاپنی