نقد و بررسی بازی Static Dread: The Lighthouse

توسط Pars Joy در 21 نوامبر 2025

بازی Static Dread: The Lighthouse که توسط Solarsuit Games ساخته شده و با همکاری ناشر Polden Publishing منتشر شده است، تلاشی برای ترکیب کاغذبازی پرمخاطره و معضلات اخلاقی بازی Papers, Please با تعلیق و وحشت لاوکرفتی است؛ جایی که به جای بررسی مدارک ویزا در مرز یک ملت تمامیت‌خواه، اسناد را بررسی می‌کنید تا مطمئن شوید کشتی‌ها به مقصدشان می‌رسند.

به عنوان یک گیمر، من عاشق همه عناوین ترسناک هستم و به همین دلیل، تمام آثار مکتوب H.P. Lovecraft را در اتاقم دارم و حتی اغلب در اوقات بیکاری ام، بازی نقش‌آفرینی رومیزی Call of Cthulhu را بازی می‌کنم و قفسه کتاب و کتابخانه بازی‌های من پر از داستان‌های بی‌شماری از ژانر وحشت، از جمله The Sinking City و Call of Cthulhu است. من نه تنها از افسانه‌های Cthulhu لذت می‌برم، بلکه کاملاً عاشق وحشت و انواع و زیرژانرهای آن هستم. بنابراین، طبیعتاً، از اینکه توانستم Static Dread را تجربه کنم، در ابتدا واقعا هیجان‌زده بودم. با این حال، هیجانی که انتظار داشتم، به سرعت جای خود را به ناامیدی داد. این یک بازی به طرز افتضاحی بد نیست؛ فقط اینکه فراموش‌شدنی است.

داستان این بازی که در نسخه‌ای جایگزین از آمریکا اتفاق می‌افتد، پس از یک فاجعه جهانی رخ می‌دهد، جایی که یک شفق قطبی تمام جهان را فرا گرفته و ارتباطات دیجیتال مدرن را منسوخ کرده است. شما در نقش تنها نگهبان چراغ دریایی که به جزیره متروکه Outsmouth فرستاده شده‌اید، بازی می‌کنید و تنها کسی هستید که می‌تواند این چراغ آرامش‌بخش را در دنیایی که به طور فزاینده‌ای خطرناک می‌شود، هدایت کند.

اما اگر می‌خواهید خانواده‌تان را دوباره ببینید، باید سلامت عقل و ذهن خود را در برابر گزارش‌های حملات موجودات هیولایی، روستاییان جهش‌یافته، خدمه ناپدید شده، ملودی‌های مرموز و فرقه‌گرایان عجیب و غریب حفظ کنید.به عنوان نگهبان چراغ دریایی، شما مسئول سرنوشت هر کشتی عبوری و افراد و تدارکات موجود در آن هستید و در طول ۱۵ روز و شب، قضاوت و توانایی تصمیم‌گیری شما آزمایش خواهد شد. اما هر شب چالش‌های خاص خود را به همراه دارد و فقط یک خطا برای بروز فاجعه کافی است. به زودی، متوجه خواهید شد سرنوشت جهان در دستان شما قرار دارد.

وظایف شما در ابتدا نسبتاً ساده است، اما هر شب بر پیچیدگی آنها افزوده می‌شود. در طول روز، شما آزاد هستید که محیط فانوس دریایی را کاوش کرده و اسرار آن را حل کنید؛ با فروشندگان و هر کسی که به در خانه شما می‌آید تعامل خواهید داشت، منابع خود را مدیریت می‌کنید و غذا و نوشیدنی مصرف می‌کنید تا انرژی خود را افزایش دهید تا بتوانید در طول شب بیدار بمانید یا میزان سلامت عقل خود را افزایش دهید تا در برابر تلاش‌های نیروهای مرموز تاریکی برای خسته کردن شما، بتوانید به مبارزه ادامه دهید. در شب، علاوه بر وظایف خود در هدایت کشتی‌ها به مقصدشان، باید فانوس دریایی را در مواقع خرابی فعال نگه دارید. ژنراتورها را روشن کنید، برج ماهواره را فعال نگه دارید و مطمئن شوید که چراغ‌ها روشن می‌مانند.

اما همانطور که این کارها را انجام می‌دهید، درمی یابید اتفاقات عجیبی در محی اطرافتان شروع به رخ دادن می‌کند. مثلا اینکه چراغ‌ها سوسو می‌زنند و به طور تصادفی خاموش می‌شوند. نمادهای شیطانی که به رنگ قرمز نقاشی شده‌اند، به طرز مرموزی در اطراف فانوس دریایی ظاهر می‌شوند، صداهای عجیب و غریبی از رادیو شنیده می‌شود، افراد ترسناک و چندش‌آوری از روستای همسایه پشت در خانه‌تان ظاهر می‌شوند و از شما می‌خواهند که به آنها اجازه ورود بدهید و صدایی شوم از رادیو به شما می‌گوید که کارتان را رها کنید و فرار کنید. اما برای شب اول، فرکانس‌های یک رادیوی قدیمی را اسکن می‌کنید تا کشتی‌ای را پیدا کنید که شما را صدا می‌زند، سپس یک فکس دریافت می‌کنید که نشان می‌دهد آنها کجا باید بروند و مسیری را برای رساندن آنها به مقصد مورد نظرشان ترسیم می‌کنید.

از نظر گرافیکی، Static Dread: The Lighthouse ظاهری بسیار منحصر به فرد دارد. همه چیز در فانوس دریایی حسی قدیمی و تقریباً فرسوده دارد که این واقعیت را القا می‌کند این مکان مدت زیادی بوده که مسکونی نبوده است. این بازی از نوعی طراحی گرافیکی پیکسلی ملایم‌تر و PSX استفاده می‌کند تا ظاهری خشن، زمخت و خام به اشیا و اشکال ارائه دهد. در پاسخ، با ایجاد دیوارهای شیب‌دار و درهای مستطیلی، عنصری سورئالیستی به این بازی اضافه شده است. اگرچه طراحی بصری کلی کاملاً چند ضلعی نیست، اما لایه‌های ظریف بیشتری به فضای داخلی قدیمی و فرسوده فانوس دریایی می‌بخشد. ایجاد عمق در رنگ‌های پوسته پوسته شده و اغراق در جزئیات تار عنکبوت‌ها و کثیفی‌های روی دیوارها.

با این حال، جایی که بازی بیشترین درخشش را دارد، طراحی هنری آن است و طراحی شخصیت‌ها پر جنب و جوش و منحصر به فرد است. شخصیت‌های بازی هنگام گفتگو به آرامی حرکت می‌کنند، بنابراین هرگز احساس ایستا بودن نمی‌کنند، بلکه پویا هستند. طراحی آنها نیز با وقوع وقایع داستان تغییر کرد، برخی از شخصیت‌ها دارای آبشش و فلس بودند، در حالی که برخی دیگر ژولیده‌تر و خسته‌تر شدند. حتی تصاویر مربوط به موجودات باستانی عظیم‌الجثه هم باشکوه و دیدنی بودند.

اما از نظر گیم پلی، همه المان ها در Static Dread به خوبی استفاده نمی‌شود. کمبود انرژی هیچ پیامد واقعی ندارد و صرفاً باعث می‌شود که با سنگین‌تر شدن چشمان شخصیت شما از خستگی، دید شما به طور فزاینده‌ای تار شود. در حالی که وقتی سلامت عقل شما کاهش می‌یابد، یک تصویر قرمز شروع به پوشاندن صفحه می‌کند و اتفاقات عجیب و غریب بیشتری رخ می‌دهد. علاوه بر این، یک مکانیک پنهان شدن وجود دارد که هرگز دلیلی برای استفاده از آن به من داده نشد. تهدیدهای این بازی فقط از زمین بیرون می‌آیند و شما را اذیت می‌کنند تا اینکه خطر واقعی ایجاد کنند. بنابراین من از خودم پرسیدم که آیا اصلاً چیزی برای پنهان شدن وجود دارد؟

ضمنا وقتی می‌توانم بقیه بازی را با سلامت عقل و انرژی کم ادامه دهم، اما همچنان وظایفم را به راحتی انجام دهم، مدیریت منابع بازی را خودسرانه می‌کند. اما نکته‌ی جالب اینجاست که چگونه مکانیک‌های بقای Static Dread بلافاصله در روز دوم، زمانی که می‌توانید چوب ماهیگیری و قهوه‌جوش را خریداری کنید، بی‌فایده می‌شوند. در حالی که چوب ماهیگیری در طول روز به شما دسترسی تقریباً نامحدود به ماهی می‌دهد که انرژی و سلامت عقل را بازیابی می‌کند، قهوه‌جوش پس از استفاده انرژی شما را به طور کامل شارژ می‌کند.

ممکن است فکر کنید که اینها آیتم هایی هستند که باید دائماً دانه‌های قهوه یا طعمه برای آنها بخرید، با توجه به اینکه چقدر قدرتمند هستند و چقدر زود می‌توانید آنها را تهیه کنید، اما اشتباه می‌کنید. با یک خرید یک‌باره، می‌توانید یکی از مکانیک‌های اصلی بازی را کاملاً خنثی کنید، منابع خود را به طور کامل بسازید و انرژی خود را در هر زمانی شارژ کنید.

در واقع اصلی‌ترین بخش گیم‌پلی Static Dread ریشه در یکنواختی نسبتاً کسل‌کننده آن دارد. نشستن پشت میز، پیمایش فرکانس‌ها، ترسیم مقاصد و مقابله با نمادهایی که در اطراف فانوس دریایی ظاهر می‌شوند. در حالی که گیم‌پلی ممکن است شب به شب تغییر کند، با اهداف جدید و موانع جالبی که مسیر کشتی را تغییر می‌دهند، اما روال همه چیز خیلی زود قدیمی و تکراری می‌شود. دویدن و پاک کردن نمادها به جای اینکه منبع ترس باشد، کاملاً آزاردهنده است و عدم فوریت ناشی از نبود تایمر، وزنی را که اقدامات شما باید داشته باشند، به هیچ تبدیل می‌کند. در نهایت، اگرچه این بازی قطعاً در دسته وحشت قرار می‌گیرد، اما به ندرت چیز زیادی برای ترسناک جلوه دادن آن وجود داشت. این موضوع به ویژه در نیمه اول بازی قابل توجه است، که زمان می‌برد تا به ترس‌های معناداری تبدیل شود.

در کل، Static Dread: The Lighthouse یک بازی نسبتاً لذت‌بخش است که به شما امکان می‌دهد بین محدود کردن یک آیین تاریک یا لذت بردن از آن یکی را انتخاب کنید. در حالی که شخصیت‌ها ستاره‌های نمایش هستند، احساس می‌کردم که المان های وحشت هرگز به اندازه کافی بالا نبودند تا کاملاً درگیر بازی شوم. حتی داستان آن یک روایت به راحتی فراموش‌شدنی و از نظر موضوعی نامنسجم است، فاقد هرگونه المان ترس واقعی است و حتی تهدیدهای عجیب و غریب خود را خیلی زود آشکار می‌کند. بازی‌های کمی جوهره H.P. Lovecraft را به تصویر می‌کشند و Static Dread در هر لحظه در رسیدن به این مقصد شکست می‌خورد.

مطمئناً لحظات و اتفاقات ترسناکی برای کشف وجود دارد، اما با نزدیک شدن به پایان، به سادگی می‌تواند جذابیت خود را از دست بدهد. در نهایت، اگر به بازی‌ای مانند Paper’s, Please اما در یک محیط لاوکرفتی علاقه دارید، این بازی می‌تواند به طور بالقوه آن اشتیاق را برآورده کند.

نکات مثبت

شخصیت پردازی کاراکترها واقعا غنی و خوش‌ساخت است.
طراحی بصری نسبتاً خوبی درد.
بر اساس حلقه اصلی گیم‌پلی توسعه می‌یابد و هر شب پیچیدگی آن افزایش می‌یابد.

نکات منفی

روایت داستان کاملا فراموش‌شدنی است.
با اینکه به عنوان یک بازی وحشت معرفی شده، اصلاً ترسناک نیست.
لحن و مضمون کلی بازی با یکدیگر در تضاد هستند.
گیم‌پلی به‌طور قابل‌توجهی تکراری می شود و فاقد مکانیک‌های سلامت عقل و انرژی کاملاً توسعه‌یافته است.
المان های بقا به‌خوبی پیاده‌سازی نشده‌اند.

امتیاز
امتیاز
گرافیک
7.0
داستان
4.0
گیم پلی
5.0
موسیقی
6.0
جزئیات

Static Dread: The Lighthouse تلاشی ناامیدکننده برای ترکیب المان های وحشت و جهان‌سازی وحشت لاوکرفتی با گیم‌پلی بازی Papers, Please است. با وجود اینکه این بازی به ندرت به درستی عمل می‌کند، مانند طراحی شخصیت‌ها و سبک هنری فوق‌العاده‌اش، متأسفانه به دلیل تناقضات لحن با مضمون کلی، از مکانیک‌های ضعیف سلامت عقل و انرژی گرفته تا حلقه گیم‌پلی به طرز وحشتناکی آسان و تکراری‌اش، اغلب نادیده گرفته می‌شود.

5.5
امتیاز کل
شما به این نمره داده اید
همچنین در پارس جوی
 
نقد و بررسی بازی Static Dread: The Lighthouse
21 نوامبر 2025
توسط Pars Joy
نقد و بررسی
ادلمه مطلب
پست های جدید پارس جوی
5.5

نقد و بررسی بازی Static Dread: The Lighthouse

8.0

نقد و بررسی بازی LumenTale: Memories of Trey

8.0

نقد و بررسی بازی Dream Garden

7.0

نقد و بررسی بازی Asfalia: Panic at the Mansion

7.5

نقد و بررسی بازی Riddlewood Manor

6.0

نقد و بررسی بازی Car Driving School Simulator

9.0

نقد و بررسی بازی Death Park 2 Remaster

Pars Joy since 2014, All Rights Reserved