نقد و بررسی بازی SELF: Where’s my father

با سلام خدمت تمامی دوستان و همراهان همیشگی وبسایت ما،امروز هم به لطف خدا با نقد یک بازی دیگر در خدمت شما هستیم،بازی بسیار عجیب اما پر معنا و پر رمز و راز پس این نقد را با جدیت دنبال کنید.بازی امروز یکی از عجیب ترین بازی های سال ۲۰۲۱ میلادی است و هنوز هم ابهاماتی در مورد آن وجود دارد پس با ما همراه باشید تا این ابهامات حداقل برای شما از بین برود.این بازی اولین بار در تاریخ ۱۲ مارچ سال ۲۰۲۱ میلادی منتشر شد و تا کنون فقط برای پلتفرم های نینتندو سوئیچ و همچنین کامپیوتر های شخصی در دسترس کاربران است اما شایعه هایی مبنی بر این که امکان اینکه این بازی برای سایر کنسول های نسل هشتم و نهم نیز منتشر شود نیز وجود دارد. این  بازی کم طرفدار با بازخورد های زیاد منفی و مثبت روبه رو شد که با این نقد قصد داریم تا کاملا این بازی را برای شما تجزیه و تحلیل کنیم.بازی را می توان در ژانر ماجراجویی و معمایی طبقه بندی کرد.اما این یک ماجراجویی واقعی نیست،ماجراجویی در وهم و خیال،درگیری در خواب و بیداری و…. این بازی یک کتاب ماجراجویی است که تصویر های کمی درون خود دارد.بسیاری از این بازی انتقاد کرده اند و بیشتر به گنگ بودن داستان بهانه گرفته اند،اما نکته این جاست که داستان بی نظیر است و این گیم پلی و گرافیک است که این بازی را به زمین زده است.در ادامه به شما دلیل این حرف را خواهیم گفت.

بازی صرفا با نوشته های زیاد روایت می شود و بسیار شبیه به یک کتاب است به این نوع داستان ها ماجراجویی های متنی می گویند که هر کس آن را تجربه کرده باشد می دادند این نوع داستان ها کمتر از تصویر بهره می گیرند و بیشتر از متن برای داستان سرایی استفاده می کنند و این باعث از بین رفتن ظاهر کار می شود که از جذابیت های بازی به شدت می کاهد.داستان بازی بسیار جالب است.داستان در مورد یک پسر است که مدر خود را از دست داده است و تنها در خیال خود او را می بیند.این توهمات و خیالات تا جایی میش می رود که پسر دوست دارد فقط در رویا باشد و پدرش را ملاقات کند.پس وارد بخش های عمیقی از خواب می شود جایی که همه چیز به واقعیت می پیوندد،ترس های او واقعی می شوند و به سراغش می آیند و وظیفه شما مواجه شدن با این ترس هاست.داستان بازی چون وابسته به نوشته است برای بسیاری از افراد گنگ باقی مانده است.چون بسیاری از افراد این بازی را با زبانی غیر از زبان مادری خود تجربه می کنند پس نمی توانند به خوبی داستان بازی را درک کنند.این یکی از مشکلات بزرگ بازی است.

همانطور که مشخص است در خواب هیچ چیز عقلانی وجود ندارد و این کلمه غیرعقلانی در مورد گیم پلی عجیب بازی صدق می کند.گیم پلی بازی به جای اینکه شاد باشد بیشتر مخاطب را به سمت ترس سوق می دهد و باعث می شود که گیم پلی به داستان  بازی نزدیک تر شود اما جون داستان پیچیده بازی با گیم پلی ارتباط کمی دارد و جلوه های بصری مناسب برای آنها ایجاد نشده است،مخاطب از تصاویر و گیم پیل بازی لذت نمی برد و خود را از داستان به شدت زیبای بازی محروم می کند.اگر گیم پلی و جلوه های بصری به شکل بهتری اجرا می شد و یا داستان با کات سین هایی روایت می شد بازی قطعا به موفقیت های خیلی زیادی دست می یافت.در دو دهه اخیر و با پیشرفت صنعت بازی های ویدئویی ظاهر بازی بیشتر از سایر المان های بازی نقش دارد و در این بازی به خوبی به این اصل مهم پرداخته نشده است.

گرافیک ضعیف و ابتدایی بازی همانطور که در بالا نیز گفته شد یکی از بزرگترین نقاط ضعف بازی است که بازی را از طراحی های جلوه های بصری و زیبا محروم ساخته‌ است.همین حرف را میتوان برای گیم پلی بازی نیز دوباره تکرار کرد.

موسیقی بازی تاثیری مطلوبیت در روایت داستان گذاشته است و تنها به این خاطر است که داستان بازی متنی است و بیشتر از گیم پلی در بازی وجود دارد و این برای یک بازی واقعا ناامید کننده است.در بازی که گیم پلی کم است صدا گذاری نیز کم است پس نیازی به بررسی صدا گذاری نداریم چون گیم پلی بازی انقدر فاجعه است که صدا های آن اصلا به گوش مخاطب نمی رسند و این باعث شده است  که سازندگان بیشتر از موسیقی بهره بگیرند تا صدا گذاری البته صدا گذاری ها نیز تقریبا خوب و به جا کار شده اند.

داستان بازی واقعا بی نظیر است اما چون به صورت ماجراجویی متنی است بسیار شبیه به کتاب است و مخاطب هیچ نوع جذابیت بصری در آن پیدا نمی کند،اما داستان  بازی واقعا از حد مطلوب فرا تر است.گیم پلی و گرافیک نابود بازی باعث شکست سنگین این پروژه شده اند و حق سایر بخش ها را نیز پای مال کردند.موسیقی در حد قابل قبول است.