این روزها یکی از بازی هایی که کمتر به توسعه آن پرداخته می شود همین بازی های پازلی است که به صورت POV ساخته می شوند. با اینکه تجربه های موفقی از این نوع بازی ها برای توسعه دهندگان بازی در کل وجود ندارد برای همین تعداد کمی از این نوع بازی ها را در استور بازی ها مشاهده می کنیم که خوب با دیدن نام Hourglass که یک بازی در همین ژانر است ما نیز سورپرایز شدیم و بر آن شدیم که با نقد و بررسی این بازی به تحلیل دوباره یکی دیگر از این بازی ها در این ژانر بپردازیم تا بدانیم که این بازی آیا مانند بقیه تولید کنندگان با شکست مواجه می شود یا خیر؟ برای پاسخ به این سوال با تحلیل فنی این بازی در سایت Pars Joy با ما همراه باشید.
با شروع داستان بازی Hourglass می بینیم که آنچنان خلاقیتی در روند داستان نویسی نه تنها این بازی و در کل بازی های ماجراجویانه پازلی رخ نداده است. این بازی نیز مانند بسیاری از بازی های دیگری یک نسخه از بازیهای لاراکرافت را بر دوش می کشد با این شرح که کارکتر اصلی بازی با گم شدن پدرش که در اصل او نیز یک دیرینه شناس و باستان شناس است که در مصر مفقود شده است شروع می شود. او نیز می خواهد قدم در مسیر قدم های پدرش بردارد و شاید بتواند سر نخ هایی از وجود او نیز بیابد.
بعد از تحقیقات گسترده این کارکتر او جدا از جایی که شهر ها بنا شده اند و در میانه یکی از صحرا های مصر یک تونل و ایک بنای تاریخی را پیدا م کند و وارد آنجا می شود. در این میان او هرم های جدیدی را پیدا میکند و با وارد شدن درآنها متوجه می شود که تکنولوژی که در آنها وجود دارد بسیار پیشرفته تر آنی است که آنها در دهه خود از آن استفاده میکنند. البته او به در هایی می رسد که می توانند او را به دنیا یدیگری ببرند که در اصل ای ندر ها به جهانی دیگر متصل نیستند و می توانند او را به یک بعد دیگر از واقعیت ببرند. این بعد دیگر از واقعیت با ورود شما از در های بازی با افت گرافیکی نشان داده می شود که به صورت یک لایه بازی را برای شما به رنگ آبی در می آورد. اما این در ها کلید اصلی این بازی هستند.
این در ها بسیار جادویی و جذاب هستند به صورتی که شما با وارد شدن به بعد دیگری چیزی به اسم روح شما در آن بعد می تواند اشیا را جابه جا کند و یا تغییراتی در محیط به وجود بیاورد که شما به آنها نیاز دارید. بسیاری از پازل های بازی در شرایط قابل حل و انجام هستند که باید از این درها استفاده کنید. کلید حل پازل های بازی این است که با وارد شدن به بعد دیگر بازی از این درها شما می توانید جعبه ها و قفل هایی را باز کنید. بعد زا اینکه از در به دنیای واقعی بر می گردید می بینید که چیزی شبیه به روح شما در حال انجام این کار های است که شما در دنیای دیگر انجام داده اید و این باعث می شود که به شما چند ثانیه ای مهلت برای انجام کار های خودتان داده شود که این ها باعث باز شدن در های دیگری می شوند که باید در کسری از ثانیه حرکت های شما به پل های بعدی در بازی Hourglass برسد.
در کل ایده جذابی برای طراحی و انجام پازل های بازی Hourglass وجود دارد که می تواند در بازی بسیار درگیر کننده باشد. در مجموع از لحاظ گرافیکی انتظار داشتیم که جزییات بیشتری را در نسل جدید بازی های ننتیندو ببینیم که خوب در این زمینه کمی از بازیHourglass نا امید شدیم ولی آنچه که گیم پلی بازی از گرافیک آن نیاز دارد را در این بازی به خوبی دریافت کرده ایم.
پازل هایبسیار جذاب و استاندارد
ایده عالی برای پیچیده کردن معما های بازی
موسیقی متن درخور
نداشتن داستان درگیر کننده ابتدایی
گرافیک بسیار ساده و بدون جزییات بازی