معمولا نوشتن مقدمه برای یک عنوان Soulslike شبیه پرتاب یک فنجان آب در اقیانوس است، زیرا بازیهای زیادی تلاش کردهاند به موفقیت این فرانچایز دست یابند که البته هر کدام با پیچ و تابهای کوچک منحصربهفرد خود همراهند، اما هرگز نتوانسته اند به همان سطح دست یابند و تشویق هیجانانگیز مخاطبین خود را جلب نکردهاند. در این زمینه ویژگی جدید بازی Deathbound برای این ژانر، معرفی گروهی از شخصیتهای قابل بازی است که می توانید دائما میان آنها جابجا شوید. درست است، حداکثر چهار آواتار موجود در این بازی را می توان در حین پرواز، در نبرد، تجهیز کرد و بین آنها سوئیچ کرد. آیا این یک واکنش قانع کننده در برابر سری Souls است؟ فکر میکنم همه ما میدانیم که این سفارش بلندتر از دریافت Bloodborne 2 است، اما Deathbound همچنان خالی از لطف نیست. با نقد و بررسی این بازی با ما همراه باشید.
عناوین Soulslike به دلیل تلاش برای داستان سرایی متمرکز محیطی خود، به نتایج متفاوتی معروف هستند. Deathbound پیشفرض مستقیمتری دارد، با معماهایی که در تخیل بازیکن باقی مانده است. داستان بازی در سرزمین Ziêminal رخ می دهد و صحنه آغازین صحنه کلیسایی متعصب را به نمایش می گذارد که بانوی مرگ را دنبال می کند و علیه بدعت گذاران شهر ممنوعه راهپیمایی می کند. شما نقش خود را به عنوان فرمانده صلیبیون شروع می کنید و برای سقوط رهبر شورش آماده می شوید.
با این حال به سرعت متوجه می شوید که جوهره یا Essence جدیدی به دست می آورید که عملاً متعلق به شخص دیگری است. در مجموع تا هفت شخصیت را از این طریق به دست خواهید آورد که هر کدام دارای پیشینه و تاریخچه خود در نبردهای مداوم بازی هستند. آنها بیشتر در مورد اعمال گذشته یا اعتقادات فعلی شوخی می کنند و بحث می کنند. راستش هیچکدام از آنها دوست داشتنی نیستند. همچنین داستان بازی به قدری مینیمالیستی است که تلاش می کند پس زمینه ای مناسب برای تقویت دیدگاه های متضاد آنها فراهم کند.البته اتمسفر بازی واقعا تحسین برانگیز است و با ترکیب شخصیت های قرون وسطایی در دنیای امروزی پسا آخرالزمانی، چیزی بسیار جالب را خلق کرده است. صداپیشگی نیز بسیار خوب انجام شده است و هنگام بازی با هر شخصیت دقیقا احساس می کنید هر کدام هویت خاص خود را دارند.
شما می توانید هر چهار آواتار موجود را که هر کدام دارای هم افزایی خاص خود هستند، مجهز کنید و این اساس همان مکانیزم گروهی بازی را تشکیل می دهد. آنها هرکدام دارای نوار سلامتی خاص خود هستند که در زمان خارج از نبرد دوباره پر می شوند. هر آواتار معمولاً بین 1 تا 3 ضربه می تواند داشته باشد، بنابراین تعویض بین آنها تقریباً اجباری است. من کاملاً از این ویژگی بازی قدردانی کردم، زیرا نه تنها باعث ایجاد انگیزه در کلاسهایی میشود که معمولاً در این ژانر شرکت نمیکنید، بلکه احساس پویایی بیشتری را برای مبارزه ایجاد میکند.
جدا از این سیستم مبتنی بر گروه، Deathbound یک تجربه نسبتاً فرمولیک شبیه به عناوین سولز است که در آن باید مراحل را طی کنید، با دشمنان مختلف روبرو شوید، میانبرهایی را برای نقاط Phylactery پیدا کنید، با باس ها مبارزه کنید و غیره. اگر مراقب نباشید، دشمنان معمولی هم می توانند سریعاً شما را از بین ببرند و رئیس ها بسته به سبک بازی شما، می توانند بی رحمانه یا نسبتاً آسان باشند. در دنیای Ziêminal چیزهای زیادی برای کشف وجود دارد، از مواد مصرفی گرفته تا حلقهها و اشیا قابل تجهیز. با این حال، اکتشاف چندان مورد توجه نیست، زیرا یک مسیر خطی و واضح پیشروی معمولی و یک یا دو فضای کوچک مجزا با موارد در هر منطقه مشخص وجود دارد.
وقتی صحبت از گرافیک به میان میآید، این بازی کاملا برجسته می شود. جلوه های بصری آن ترکیبی بین معماری امروزی و فناوری با شوالیههای قرون وسطایی است. پالت های رنگ، طرح های موجودات و نور عالی هستند. با این حال، انیمیشن صورت در این جهان وجود ندارد، انیمیشنهای رزمی متلاطم هستند و ماهیت خشنی در کل ماجرا وجود دارد که نقاشی هنری کلی را پایین میآورد.
بسته به سطح مهارت شما، Deathbound می تواند در حدود 10 ساعت تکمیل شود. مقداری ارزش قابلیت پخش مجدد از نظر کلکسیون ها و تسلط کلی بر ژانر وجود دارد، اما نکات مثبت فقط به همینجا ختم می شوند. اعضای مختلف حزب و سبک بازی مربوط به آنها ممکن است کمی سرگرم کننده تر باشد، اما از نظر داستان و افسانه، دلیل کمی برای بازگشت به سفر دوم پس از مرگ وجود دارد.
در مجموع، این یک بازی مملو از ایدههای عالی است، اما متاسفانه اجرای این ایدهها برای من تجربهای نافرجام و در نهایت سرگرمکننده نیست. مشکل اصلی من با این بازی این واقعیت است که به شدت شما را تشویق می کند که دائماً بین شخصیت ها جابجا شوید اما در عین حال اغلب نمی توان به شخصیت های خاصی تغییر داد. در حالی که نه با هیچ یک از ورودی های FromSoftware و نه بهترین در این ژانر مقایسه می شود، Deathbound دارای عناصری است که ممکن است رضایت علاقمندان به بازیهای چالش برانگیز اکشن ماجراجویی را جلب کند.
در حالی که من بسیاری از چیزهایی را که میبینم دوست دارم و معتقدم که Deathbound وعدهها/پتانسیلهای زیادی دارد، امتیاز متوسط را به آن می دهم. با اینکه این بازی به دلیل سیستم مهمانی منحصر به فرد و جلوه های بصری خود می درخشد، به لطف مشکلات فنی، داستانسرایی ضعیف و گیمپلی نامتعادل، تلاش میکند وضعیت خود را بهبود بخشد. این مایه شرمساری است، زیرا تغییرات قابل توجهی که در گیم پلی ایجاد شوند، می تواند آن را به یک بازی جذاب در ژانر شلوغ بازی های سولزلایک تبدیل کند، اما در عوض، تنها می توان از یک تلاش هوشمندانه اما نه واقعاً هوشمندانه استقبال کرد، که در آن علی رغم فرصت، تیم توسعه نتوانسته از آن استفاده کامل کند.
سیستم مهمانی بازی واقعا منحصر به فرد است
خلق دنیایی که به خوبی می تواند مخاطب را درگیر کند
صداپیشگی شخصیت ها بسیار خوب انجام شده است
روایت داستانی ضعیفی دارد
اغلب نبردها لذت بخش نیستند
انیمیشنهای سطح پایین زیادی در بازی به چشم می خورند