چه اتفاقی میتواند بدتر از این باشد که دنیای دور و بر شما رو به زوال رود و ناگهان به پایان خود برسد و آنچه باقی می ماند، در ذهن شما جریان داشته باشد؟ این همان ایده ای است که توسعه دهندگان Selecta-Play و Night Council Studio میخواهند در بازی ترسناک روانشناختی اول شخص خود به نام Dark Atlas: Infernum به شما نشان دهند.
این بازی وحشت بقا روانشناختی با ساختار روایتمحور و زاویه دید اول شخص، شما را به درون روان در حال فروپاشی ناتالیا میبرد. به طوری که یک لحظه در راهروهای متروکه قدم میزنید؛ لحظهای دیگر، واقعیت به شکلی درمیآید که مطمئن نیستید تصورش را میکردید. در ادامه با نقد و بررسی این بازی در وب سایت Pars Joy با ما همراه باشید.
Dark Atlas: Infernum شما را در نقش فردی به نام Natalia Asensio، استاد اعظم یک فرقه باستانی مرموز به نام Night Council (امیدوارم هیچ ارتباطی با توسعهدهندگان نداشته باشد!) قرار میدهد. او توسط موجودیتی تحت عنوان “The Word” اسیر شده که با ناتالیا صحبت میکند و او را مجبور میکند به خاطرات گذشته اش بازگردد تا حقیقت را در مورد خودش کشف کند و به متوقف کردن آخرالزمانی که در حال وقوع است کمک کند.
ناتالیا که زمانی یک نیروی باطنی قدرتمند بود، اکنون خود را در واقعیتی به سرعت در حال فروپاشی میبیند که در آن انساننماهای طیفی که به عنوان “imprints” شناخته میشوند، در همه جا ظاهر شدهاند. خانهها. محلهای کار. بزرگراهها. کلیساها. آنها صحبت نمیکنند. آنها حرکت نمیکنند. آنها واکنشی نشان نمیدهند. آنها فقط وجود دارند. این چهرههای ترسناک طبیعت بیجان پس از طوفانهای الکتریکی شدید، که به آنها «ساقه» میگویند و آسمان را درنوردیدند، شروع به ظاهر شدن کردند. دانشمندان نمیتوانند آنها را توضیح دهند. غیبگرایان میتوانند. و هیچ یک از این توضیحات آرامشبخش نیستند.
برای زنده ماندن، ناتالیا باید در خاطرات تکهتکه شده خود کاوش کند، در برابر دستکاریهای شخصیت مرموز “The Word” مقاومت کند و از لایههای جهنمی عذاب روانی عبور کند. هدف او، رسیدن به حقیقت قبل از اینکه سازمانها و فرقههای مخفی بتوانند چنین کاری را انجام دهند. ایده داستان واقعا جالب است و پر از وحشت های به سبک لاوکرفت می باشد. من در کل از آن لذت بردم، اما خود صداگذاری بسیار بد است. در نتیجه، جدی گرفتن شخصیتها برایم دشوار بود.
از لحاظ گیم پلی، Dark Atlas: Infernum شما را به یاد بازیهایی مانند Alien Isolation و Amnesia میاندازد که یک دشمنی در کمین است و سعی میکند شما را پیدا کند و در صورت دیده شدن، فوراً کشته میشوید. شما سلاحی برای دفاع از خود ندارید، بنابراین مخفیکاری در اینجا بهترین متحد شماست، زیرا در کمدها پنهان میشوید یا به اطراف میروید و سعی میکنید توجه دیگران را به خود جلب نکنید. ضمنا یک حالت داستانی وجود دارد که برای کسانی که فقط میخواهند از داستان لذت ببرند، دشمن پنهان را از بین میبرد، که همیشه انتخاب خوبی برای کسانی است که نمیتوانند فشار شکار شدن را تحمل کنند. با این حال، هوش مصنوعی بسیار بد است.
Dark Atlas: Infernum به جای ارائه جامپ اسکرهای کلیشه ای، بر ترس و وحشت متکی است. محیطهای دقیق ساخته شده آن، چیزهای پیش پا افتاده را با غیرممکنها ترکیب میکنند – راهروهای متغیر، مناظر خراب و فضاهای آستانهای که برای امنیت بیش از حد خالی به نظر میرسند. در واقع این بازی بر بقا از طریق احتیاط، مخفیکاری و استقامت روانی تمرکز دارد. شما تشویق میشوید که از تهدیدها اجتناب کنید، نه اینکه با آنها بجنگید، و از تاریکی و نشانههای محیطی برای زنده ماندن استفاده کنید.
به نظرم تنها چیزی که در Dark Atlas: Infernum واقعاً عالی به نظر میرسد، هنر آن است. من عاشق رنگهای استفاده شده هستم، بسته به جایی که هستید، و موتور گرافیکی بازی به زنده کردن این مناظر رویایی کمک میکند، یا به افزایش احساس اضطراب کمک می کند. موسیقی نیز خوب است، اما به نظر میرسد که به راحتی فراموش میشود، چون مدام تکرار میشود. اگرچه عملکرد فنی بازی با افت فریم های زیاد و لحظات عجیب پارگی صفحه نمایش، ناقص به نظرم می رسد. البته این بازی توسط یک تیم کوچک ساخته شده که میتواند مشکلاتی از این دست را توضیح دهد، اما امیدواریم که یک پچ بتواند اوضاع را به طور کلی بهبود بخشد.
در کل، Dark Atlas: Infernum داستان قابل قبولی دارد اما هوش مصنوعی ضعیف، طراحی معماها و مشکلات عملکردی، این بازی ترسناک به سبک لاوکرفت را از رسیدن به اوج باز میدارد. نکته مثبت این است که جلوه های بصری فوق العاده ای دارد، بنابراین اگر از این نوع بازیهای ترسناک خوشتان میآید و اگر میتوانید از معایب آن چشمپوشی کنید، شاید بهتر باشد فرصتی به این بازی بدهید و آن را امتحان کنید.
جلوه های بصری و صوتی بازی، به طور خاص برای محو کردن واقعیت و توهم ساخته شده اند.
ارائه دنیای وهم آلود که مملو از مناطق داخلی و خارجی به هم پیوسته است.
روایت داستانی درگیرکننده ای دارد.
هوش مصنوعی دشمنان واقعا ضعیف کار شده است.
مشکلات فنی متعددی در عملکرد بازی وجود دارد.
صداگذاری بسیار بد انجام شده است.








































