دلیلی وجود دارد که بیشتر بازیهای ژانر shoot ‘em up دارای داستان نیستند، زیرا چنین عناوین اصلا به طرح داستانی نیاز ندارند و آنچه که در مورد آنها اهمیت دارد، فقط و فقط گیم پلی است. معمولاً اینگونه بازیها هدایت یک خلبان تنها که البته یک خلبان استاندارد در برابر گروه دشمنان قرار دارد را به عهده شما واگذار می کند و هر چیزی که شما نیستید، دشمن است، باید نابود شود.
این ایده ساده به عنوان شالوده بازیهای شوتم آپ شناخته می شود و کاملا در میان گیمرها جا افتاده است. اما چه اتفاقی میافتد وقتی سعی میکنید داستانی را به یک بازی این سبک اضافه کنید؟ خب، افراد شجاع حاضر در استودیوی Stamina Zero تصمیم گرفتهاند که این موضوع را در پیش گیرند و در Cilla، ما وظیفه داریم نه تنها جهان را نجات دهیم، بلکه به یک روایت نیز نگاهی بیندازیم. آیا این ایده اصلا کار می کند؟ در این مقاله از Pars Joy این موضوع را بررسی خواهیم کرد.
حدس میزنم باید از ابتدا شروع کنیم و روی این داستان تمرکز کنیم که توسعهدهندگان اصرار دارند که در یک عنوان shoot ‘em up قرار دهند. ما Cilla هستیم، یک سرباز فوق العاده که تنها با یک هدف در ذهن ساخته، طراحی و ساخته شده است – جنگیدن. بله، ما سرباز کاملی هستیم، و بنابراین وقتی یک تهاجم بیگانگان زمین را تهدید می کند، چه کسی بهتر است برای مقابله با دشمنان فرستاده شود. البته، هیچ کس از یک سرباز کامل نمی پرسد که در مورد رفتن به جنگ چه فکری می کند.
خب، اگر معلوم شود که سرباز کامل آنقدرها هم کامل نیست، چه می شود؟ همانطور که در طول داستان پیش می رویم، کات سین های طولانی وجود دارد که احساس وحشت و نگرانی سیلا را با جزئیات زیاد بررسی می کند و صادقانه بگویم، این کلیشه های بزرگ یکی پس از دیگری می آیند. سیلا قبل از اینکه کل اسکادران دشمنان را از بین ببرد، شگفت زده می شود. به نظر می رسد داستانی اخلاقی وجود دارد که تلاش می کند تا اینجا شنیده شود، اما با شلیک گلوله سفینه فضایی که ما با آن پرواز می کنیم محو می شود. شاید دلیلی وجود داشته باشد که شوتم آپها دارای قوسهای روایی بزرگ نباشند…
اگر بخواهیم بی رحمانه صادق باشیم، داستان این بازی در موقعیتی بی نتیجه است، بنابراین اجازه دهید نگاهی به بقیه بازی بیندازیم. متأسفانه، گیم پلی بازی بهتر از آن روایت نیست، زیرا تا حد زیادی ساده است. پرواز به سمت پایین مرکز هر سطح کاملاً امکان پذیر است، به سختی مجبور به شلیک برای تکمیل بخشی که در آن هستیم. هیچ یک از این “رئیس مبارزه سنتی در پایان هر سطح” در اینجا وجود ندارد. درعوض، در حالی که رئیسها وجود دارند، تعداد کمی از آنها وجود دارد و هر مرحله با تعداد انگشت شماری از دشمنان پر شده است که از الگوهای قابل پیشبینی پیروی میکنند که به راحتی با بالا و پایین پرواز کردن، شلیک در حین حرکت، نابود می شوند.
البته هرازگاهی، یک دشمن قویتر ظاهر میشود که برای کشتن به ضربات نسبتاً بیشتری نیاز دارد، اما میتوان آنها را نادیده گرفت یا به دلخواه شکست داد. در مجموع، سختی بازی Cilla فراز و نشیب های زیادی دارد، تا حدی که اکثر دشمنان فراموش شدنی هستند. اما بدتر از همه این است که وقتی بازی فکر می کند اکنون زمان نمایش کمی بیشتر فرا رسیده است.
گیمپلی بازی نیز واقعاً عالی نیست، از هر چیزی که برعکس جهنم گلوله باشد، با تقریباً نیم دوجین گلوله در هر لحظه به سمت شما شلیک میشود. در نظر بگیرید که داستان نه تنها ضعیف نوشته شده است، بلکه بسیار ضعیف ارائه شده است، و من حدس میزنم که به ارائه بازی بستگی دارد که به کمک سواری برود و آن را از آتش بیرون بکشد. متأسفانه قادر به انجام این کار نیز نیست.
به نظرم تنها جنبه مثبت Cilla در بخش گرافیک و جلوه های بصری آن نهفته است. این بازی به عنوان دارای سبک هنری پیکسلی، با پس زمینه های دقیق و مناظر طراحی شده با دست، تبلیغ می شود. همه اینها نقل قولهایی از صفحه فروشگاه هستند، اما در حالی که نگاه کردن به اسکرینشاتها خوب است، پسزمینهها و مناظر در حرکت کسلکننده هستند و همان دشمنان در تمام سطوح ظاهر میشوند و اساساً خوراک توپ هستند. بعلاوه، باس ها طراحی ضعیفی دارند و مکانیک های عجیبی دارند. در اولین باس فایت، ما با دیواری از همه چیز روبرو هستیم. اما نه هیچ دیوار قدیمی، این دیواری است که در یک شهر بیداد می کند. وقتی به سمت من شلیک میکرد، گاهی اوقات میتوانستم گلولههای دشمن را شلیک کنم، و سپس به طور غیرقابل توضیحی، بعدا دوباره توانستم.
در نهایت، ممکن است از خواندن این مقاله نقد و بررسی این تصور را به دست آورید که من مخصوصا Cilla را دوست نداشتم و این به دلیل بسیار خوبی است، در این بازی تقریبا هیچ اکشنی وجود ندارد که بتوان در آن گیر کرد، داستان ضعیف ارائه شده است، پیچشی دارد که می توان آن را از یک مایل دورتر دید و عالی به نظر نمی رسد. دلیلی برای تجربه این بازی روی کنسول های نسل جدید وجود ندارد و اصلا توصیه نمی کنم به سراغ آن بروید.
سبک هنری زیبایی دارد که طراحی دقیقی دارند
حداقل تلاش می کند یک سناریوی داستانی جالب را ارائه کند
شیوه نگارش و نحوه ارائه داستان واقعا ضعیف است
تماشای پس زمینه ها به مرور زمان کسل کننده می شود
اکثر باس فایت ها واقعا غیرمنطقی طراحی شده اند
در حرکت ضعیف به نظر می رسد
گیم پلی خسته کننده ای دارد