این روزها برخی از بازیهای ایندی و کوچک توجه بسیار زیادی از من جلب میکند. بازی Dungeon Of The Endless یکی از این بازیهاست.
یک بازی کاملا خوشساخت که ترکیبی از دو ژانر Roguelike و Tower defense است. این بازی در تاریخ ۲۷ اوکتبر سال ۲۰۱۴ توسط کمپانی Amplitude Studios ساخته و به کمک Sega منتشر شد.
این بازی بر روی پلتفورم های PC,macOS,iOS,Xbox One,PS4, Nintendo Switch قابل اجرا میباشد.
ابتدا بهتر است کمی در مورد سبک Roguelike صحبت کنم. میدانم که بسیاری از دوستان و حتی شاید خیلی از همکارانم هم در مورد این ژانر بازی اطلاعات کافی نداشته باشند و شاید تا بحال به گوششان نخورده باشد. این سبک درواقع به بازیهایی گفته میشود که بیشتر محیط آن در غارها و دالان های تاریک میگذرد. مشخصه دیگر آن دوربین بازی است که دوربین اینگونه بازی ها اغلب در سبک ایزومتریک میباشد. در سبک دوربین ایزومتریک، دید دوربین از بالا و همراه با کمی زاویه است. یکی از مثالهای خوب برای این سبک بازی میتوان به سری بازی های Diablo اشاره کرد که بازیهایی در سبک MMORPG و Roguelike هستند.
در این بازی، در تمامی مراحل هدف شما مشخص و البته ساده است. باید در هر مرحله ای که هستید راه خروج را پیدا کنید و کریستالی که در اختیار دارید را به یک پرتال خروجی تبدیل کنید و از مهلکه فرار کنید. این بازی امکانات فراوانی را در اختیار بازیکن قرار نمیدهد! اما خب به نوبه خود هم بد نیست.
این بازی، همانطور که اشاره کردیم دارای سیستم Tower Defense هم میباشد. یعنی شما باید با قرار دادن خانه های دفاعی و تله ها، از حمله دشمنان به اتاقها دفاع کنید. در واقع در این سبک بازی ، بازیکن به جای آنکه حمله کند، دفاع میکند.
قسمت چالش برانگیز قضیه هم کمبود آیتم هست.شما همیشه با کمبود آیتم ها مواجه هستید و البه بطور قطع این موضوع با بالا بردن سطح سختی بازی نیز بدتر خواهد شد. شما باید با موادی که در اختیار دارید یک کارخانه بسازید. اما باید آنها را به گونه ای مدیریت کنید که برای دفاع نیز از آنها استفاده کنید.
گزینه های دیگری نیز در اختیارتان هست . به طور مثال میتوانید سطح فعلی خود را ارتقاع دهید. به نظرم این بازی زیادی تلفیقی است. حتی برخی از ویژگی های بازیهای شخصیت پردازی هم در آن وجود دارد.
حال میخواهیم کمی به بحث گرافیکی بازی بپردازیم. گرافیک این بازی در سبک نقطه ای است که امروزه با اینکه حجم گرافیکی کمی دارد و پیچیدگی آنچنانی ندارد، بسیار پرطرفدار شده است. بازی های بسیار زیادی را میبینیم که با این گرافیک طراحی و روانه بازار میشوند. خب اگر بازی ساز این نوع گرافیک را برای بازی خود انتخاب میکند ، باید در نظر بگیرد که جذب مخاطب کار سختی است. به دلیل آنکه یکی از ویژگی های جذب مخاطب که در واقع همان شرایط بصری است، حذف شده است. بازی Dungeon of the Endless میتوانست بسیار جذابتر باشد. تمامی ویژگیها و گزینه ها ، کوچک و جمع و جور هستند و گستردگی آنچنانی ندارند. پس ممکن است در نگاه اول، کمی خسته کننده به نظر بیاید. اگر میخواهید بفهمید که گرافیک بازی را میپسندید یا نه، کافیست یک عکس با کیفیت از بازی را در حالت زوم ۵۰ درصد مشاهده کنید.
تعداد مراحل بازی زیاد است و این خود میتواند بر سرگرم کننده بودن بازی بیافزاید. هرچه جلوتر میروید، بازی سختر میشود و تعداد قهرمانانی که باید از آنها در برابر حمله دشمنان دفاع کنید، بیشتر میشود و تا حداکثر ۴ نفر میرسد. مراحل بازی به صورت لایه لایه طراحی شده است و شما گاهی اوقات در برخی موارد اجازه کمی حرکت در بین لایه ها را دارید. مثلا گاها میتوانید به لایه قبلی برگردید.
در مورد موسیقی بازی میتوانم بگویم که بد نیست. افکتهای صدایی بکار برده شده در موسیقی متن بازی، مرتبط با فضای بازی هستند. در واقع میتوانم بگویم که کاملا حس بودن زیر زمین را به مخاطب میدهد. اما به هیچ عنوان نمیشود به آن گفت موسیقی! کاملا افکتهای صدایی و مصنوعی هستند که حس خوبی به فضای کار میدهند.
هر لایه که در واقع میتوان گفت مرحله، دارای یک مپ و نقشه جداگانه است که شما باید دقت کنید که قبل از ورود به مرحله بعدی و یا همان لایه بعدی، حتما آنجا را به طور کامل جست و جو کنید چرا که ممکن است دیگر به عقب باز نگردید و بعدها با کمبود آیتم ها موجه شوید. در سالهای اولیه انتشار بازی، باگ های بسیاری درون بازی وجود داشت. به طور مثال، گاهی در حین حرکت، کاراکتر شما گیر میکرد و یا از حرکت می ایستاد و این خود باعث مردن و از بین رفتن آن میشد. اما ظاهرا اخیرا چندی از این مشکلات نیز برطرف شده است.
یکی از ویژگی های بازی که شاید برایتان جالب باشد ، این است که شما کاراکتر مورد بازی خود را میتوانید تغییر دهید. البته برای باز کردن شخصیت های جدید نه تنها باید آنها را ملاقات کنید، بلکه باید چندین مرحله آنها را نجات دهید تا بعدا بتوانید با آنها بازی کنید. نکته جالب توجه این است که هر شخصیت قابلیت خاص خود را دارد. مثلا یکی از آنها سرعت بالایی در حرکت دارد. یکی دیگر جنگجوی خوبیست و…
بازی گاهی اوقات شما را در چند راهی تصمیم گیری قرار میدهد. به این شکل که شما به عنوان بازیکن باید انتخاب کنید که چه کاری انجام دهید. به طور مثال در ساخت لوازم و صنعت ها، چندین نوع صنعت میتوانید بسازید. صنعت درمانی برای پر کردن خون خود و شخصیتهای مثبت، صنعت اسلحه سازی برای جنگ بیشتر و…
در شرایط سختر، این انتخابها نیز مهم تر و حیاتی تر از قبل میشوند. به طور مثال در مراحل جلوتر ، دشمنان شما سریعتر میشوند و گاها تحرک بیشتری نیز دارند. یعنی از داخل اتاقها به بیرون میایند و یا اینکه اینور و آنور میروند.
یکی دیگر از جذابیت های بازی که البته شاید بتوان گفت بازی را سختر نیز کرده است، تاریکی و مبهم بودن فضای بازی است. در واقع برخی از آیتمها دیده نمیشوند و شاید بازیکن گاهی حتی راه خروجی را هم نتواند پیدا کند. برای اینکه همه چیز را خوب ببینید، باید همه جا را خوب بگردید. این همان قانون همیشگی در بازیهای Roguelike است که خب در این بازی نیز به شکل درستی این مفهوم اجرا شده است.
مراحل زیاد
گیمپلی متنوع
گرافیک پایین و نقطه ای
عدم وجود داستان