Duil یک بازی نقشآفرینی روگلایگ پیکسلی شبیه به Dead Cellsاست که روی کاوش در نقشه، باز کردن قفل خطوط داستانی، جمعآوری آیتمها و مواجهه با NPCهای مختلف تمرکز دارد. صنعت بازیهای AAA بسیاری از ژانرها را به نفع ژانرهای محبوبتر رها کرده است. خوشبختانه، این ژانرها اغلب توسط استودیوهای کوچکتر انتخاب میشوند که موفق میشوند با برداشتهای خودشان آنها را احیا کنند. بازی Dead Cells از استودیوی مستقل Motion Twin، برداشتی منحصر به فرد از ژانر روگلایت را با عناصری از مترویدوانیا ارائه داد که تاثیر عمیقی روی بازیهای مشابه پس از خود گذاشت. بازی Duil نیز تلاش می کند همان روند را ادامه دهد و در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۵ در دسترس رایانه های شخصی قرار گرفت.
داستان بازی از جایی آغاز می شود که پادشاهی Targat که زمانی یک امپراطوری بزرگ بود، سقوط کرده و ارتشی از مردگان متحرک، به رهبری Vezruvil بیرحم، آنجا را به آتش کشیدهاند. شما نقش یک مرد شنل پوش به نام Duil را بر عهده می گیرید که خانواده اش اعدام شدند و در زنجیر رها شده تا بپوسد. اما اکنون که آزاد شده اید، ماموریت دارید تا قلب تاریکی بجنگید و از کسی که زندگی شما را نابود کرده انتقام بگیرید. اما هر چه پیش بروید، متوجه میشوید دنیای اطراف شما رازها و انتخابهایی را در خود جای داده است که پایان سرنوشت شما را شکل میدهند.
در مورد گیم پلی، اگر بازی کلاسیک Dead Cells را انجام داده باشید، این بازی برایتان بسیار آشنا خواهد بود: از انیمیشن آغازین، صحنههای نقشه، طراحی شخصیتها، سبک مبارزه، حتی عمل لگد زدن برای باز کردن در، همه چیز به طرز چشمگیری شبیه به Dead Cells است. جای تعجب نیست که برخی از گیمرها، به شوخی این بازی را “Small Cells” مینامند!
طراحی نقشه بازی کاملاً سرراست است. نقشه کوچک، شبکهای از مسیرهای به هم پیوسته را با انحرافات کم نشان میدهد؛ به طور کلی، میتوانید مستقیم راه بروید. اقلام، سلاحها و بازرگانان مختلف همگی روی نقشه قرار دارند که کاوش را راحت میکند – همه چیز در مورد حرکت رو به جلو است. اقدامات مختلف بازی Duil، از نبرد تن به تن گرفته تا پرتاب از راه دور، هر کدام مکانیکهای منحصر به فردی دارند.
برای مثال برخی دشمنان بازی مانند موجودات سلولی سر ندارند، در حالی که شخصیت اصلی ما، مرد شنلپوش، به نظر میرسد سر دارد، بنابراین قبل از اقدام مکث میکند تا فکر کند و حرکات خود را کند میکند. با این حال، دشمنان نیز قبل از حمله مکث کوتاهی میکنند. این امر سختی بازی را کاهش میدهد و به ما اجازه میدهد حتی حرکت بعدی خود را در طول نبرد در نظر بگیریم. با استفاده از دکمههای مربوطه، میتوانید آزادانه بین سلاحهای مختلف جابجا شوید. روشهای مختلف حمله و ترکیب سلاحها به شما این امکان را میدهد که سبک مبارزه منحصر به فرد خود را ایجاد کنید.
متأسفانه، اکشن بازی به اندازه انتظار چشمگیر نیست. در حالی که Dead Cells در بازیهای دوبعدی از نمای جانبی، اکشن سطح بالایی را به نمایش میگذاشت، اکشن بازی Duil در بهترین حالت متوسط است. اگرچه انیمیشنهای ضربه قابل توجهی وجود دارد، اما روان بودن بین کمبوها به طور قابل توجهی کم است. پریدن بیش از حد سبک به نظر میرسد و حملهها و ضربات فاقد روان بودن هستند که منجر به یک تجربه کلی نه چندان ایدهآل میشود. این بزرگترین نقطه ضعف بازی است، اما با توجه به قیمت آن – نصف قیمت اصلی بازی قبلی – این مشکل کمتر قابل توجه به نظر میرسد.
در طول مسیر با NPC های مختلفی روبرو خواهید شد. میتوانید با استفاده از یک کلید، اولین فرد زندانی را نجات دهید و یک قطعه تجهیزات دریافت خواهید کرد. همچنین میتوانید آنها را نجات ندهید، هرچند نمیدانم اگر این کار را نکنید چه اتفاقی خواهد افتاد. در همین حال، همانطور که در مقدمه اولیه مقاله ذکر شد، پشت هر در با داستانهای مختلفی روبرو خواهید شد. پایان بازی به تصمیمات شما بستگی دارد.
به عنوان مثال، پشت یکی از درها، زوجی را میبینید که آرام پشت میز نشستهاند. وقتی به طبقه بالا میروید، نامهای پیدا میکنید – نامهای از کسی که منتظر طلاق مرد از همسرش است و آماده فرار با او میشود. این نامه در مقابل شما ظاهر میشود و دو گزینه ارائه میدهد: آن را به همسر مرد بدهد یا آن را درجا بسوزاند. شما کدام را انتخاب میکنید؟ با پیشرفت بازی، به چندین فصل تقسیم میشود که در آن با انواع افراد روبرو خواهید شد. آیا بخشش یا انتقام را انتخاب خواهید کرد؟ هر تصمیمی بر مسیر شما تأثیر میگذارد و پایانهای منحصر به فردی را باز میکند.
سبک بصری بازی و رنگهای نقشه به سمت سادگی متمایل هستند. تضادهای رنگی مینیمالیستی و مناظر خاموش به دلیل رنگهای بیش از حد پر جنب و جوش، از خستگی بصری در طول نبرد و کاوش جلوگیری میکنند.
به طور خلاصه، Duil در کل یک بازی مستقل سرگرم کننده است و نقشههای ساده و واضح، همراه با طراحی پیچیده نبرد، یک تجربه منحصر به فرد و لذتبخش ایجاد میکنند. این بازی مانند یک نسخه جوانتر از Dead Cells است که قطعاً ارزش امتحان کردن را دارد.
گیمپلی لذتبخش و سرگرمکننده است.
گرافیک پیکسلی خیره کننده به سبک Dead Cells
پاورآپها متنوع و تاثیرگذار هستند.
هر انتخابی که در طول بازی انجام می دهید، نتیجه نهایی را تعیین میکند.
فاقد انسجام بین داستان و میانپردهها/انتخابهای بازیهای امروزی است.
بعد از مردن در یک مرحله قرار میگیرید و برای زنده شدن باید به یک پورتال خاص برسید و این به نظر من اتلاف وقت بیفایده است.
ای کاش انیمیشنها/واکنشها بهطورکلی سریعتر بودند.
تنوع هیولاها محدود است و فقط همان چند هیولای تکراری را در طول بازی خواهید دید.








































