در حالی که من خودم را یک طرفدار نسبتاً وفادار استودیوی بازی سازی Level-5 میدانم، یکی از بازیهای موفق آنها که هرگز موفق به تجربه آن نشدم، Fantasy Life از کنسول قدیمی 3DS بود. این بازی که ژانرهای مختلف که به طور متمرکز در یک RPG شبیهسازی متحد شده بودند را با ه ترکیل می کرد، یک فرقه قابل توجه ایجاد کرد که پس از آن، برای مدتی، مانند یک تلاش یکباره به نظر میرسید. با این حال، تجدید حیات اخیر توسعهدهنده منجر به انتشار یک دنباله بسیار مورد انتظار به نام FANTASY LIFE i: The Girl Who Steals Time شده است که البته بر خلاف نسخه های قبلی برای چندین پلتفرم عرضه شده است.
به طرز چشمگیری، دوره دسترسی زودهنگام این بازی و چند روز اول انتشار، با بیش از ۵۰۰۰۰۰ فروش موفق در تمام پلتفرمها و استقبال عمومی مثبت، همانطور که در نقدهای کاربران Steam دیده میشود، شهرت بسیار خوبی برای آن به ارمغان آورده است. طبیعتاً، من بسیار کنجکاو شدم که ببینم این آخرین پروژه Level-5 چگونه میتواند به این سطح از تحسین دست یابد و همانطور که معلوم شد، این یک بازی بسیار اعتیادآور و لذتبخش است، حتی اگر برخی از انتخابهای طراحی نادیده گرفته شده و بیروح به نظر برسند.
در داستان بازی FANTASY LIFE i: The Girl Who Steals Time، شخصیت اصلی، ماجراجویی است که با ادوارد، باستانشناس مشتاق و تیمش، به سفر میرود. اشتیاق فعلی ادوارد به کشف یک فسیل اژدهای عظیم نسبت داده میشود که نوری را به یک جزیره ناشناخته و سفری به همان جزیره میتاباند. با این حال، پس از یک حمله فاجعهبار، شما به همان جزیره ۱۰۰۰ سال پیش فرستاده میشوید که تمدن شکوفایی دارد، اما در زمان حال کاملاً فروپاشیده است. با کمک اژدهای خود و شاهزاده خانم دوستداشتنی، Rem، بخشی از هدف کلی شما کشف این است که دقیقاً چه چیزی منجر به سقوط نهایی این پادشاهی شده است.
این یک روایت امیدوارکننده، اما فراموششدنی است، با یک فرضیه جذاب که به مجموعهای از نکات برجسته با ریتم سریع و ارتباط سست تبدیل میشود. هر مکان اصلی جدیدی که به آن میرسید، شخصیتهای عجیب و غریبی را با چند نکته طنزآمیز به رخ میکشد، اگرچه پیشرفت واقعی طرح داستان اغلب بیهدف به نظر میرسد. به سرعت آشکار میشود که اگرچه یک هسته احساسی بیپرده وجود دارد، اما این عنوان، کمدی و چرخه گیمپلی خود را بیش از هر چیز دیگری در اولویت قرار میدهد.
Rem قلب ماجراجویی بازی است و همه چیز را ارزشمند میکند؛ راستش را بخواهید، اگر او نبود، احتمال اینکه شروع به رد کردن کاتسینها کنم دور از انتظار نبود. کنجکاوی ذاتی و اشتیاق واقعی او برای ناشناختهها، تماشای آشکار شدنشان بسیار دوستداشتنی است. صحبت از این شد که نوعی معصومیت در نحوه ارائه FANTASY LIFE i وجود دارد. علاوه بر مدلها و محیطهای شخصیتهای چیبی، تعامل با NPCها از تقریباً همه نوع، در هر نوبت هالهای از خیالپردازی و شگفتی را ساطع میکند. گذشته از گیمپلی، این حس مداوم شگفتی منتقلشده احتمالاً شما را به خود جذب خواهد کرد. با این حال، من کسی را که کاتسینها را رد میکند سرزنش نمیکنم و طرح داستان در اینجا به هیچ وجه جذابیت کلی ندارد.
گیمپلی بازی Fantasy Life i: The Girl Who Steals Time حول ۱۴ زندگی یا شغل میچرخد که میتوانید تقریباً در هر زمانی از آنها استفاده کنید و هر کدام بسته به شرایط، نقشها و نقاط قوت مختلفی را در بر میگیرند. علاوه بر این، این زندگیها به انواع کلی طبقهبندی میشوند، برخی به طور خاص برای مبارزه، برخی دیگر برای ساخت آیتم و دستهای دیگر که صرفاً برای جمعآوری مواد ایجاد شدهاند.
در ساعات اولیه، شما به سرعت به اکثر این زندگیها دسترسی پیدا میکنید و خوشبختانه خود بازی هم دهها آموزش در مورد کاربردهای آنها در کنار سیستمهای کلی درون بازی ارائه میدهد. با وجود سادگی نسبی هر مسیر آزادی بازیکن، یادگیری همزمان چیزهای زیادی را میطلبد. بنابراین، FANTASY LIFE i بدون شک عنوانی است که شاید بیش از برخی دیگر از بازیهای نقشآفرینی، واقعاً شما را ملزم به صرف وقت برای یادگیری جزئیات میکند. و این یک تمرین ارزشمند برای تحقق بخشیدن است زیرا آنچه در انتظار شماست تقریباً به طرز ترسناکی اعتیادآور است.
به عبارت ساده، اگرچه FANTASY LIFE i حلقه گیمپلی مشخصی ندارد، اما عموماً شامل کاوش در مناطق و تکمیل ماموریتهایی است که طرح اصلی را پیش میبرند و قدرت جانها را افزایش میدهند. خود ماموریتها اساساً به یافتن اقلام خاص، ارائه خلاقیتهای خاص یا کشتن هیولاهای خاص خلاصه میشوند. تکمیل همه آنها ساده است، اگرچه به نظر میرسد که فقط میتوانید یک ماموریت را در یک زمان دنبال کنید. Fantasy Life همچنین یک حالت چند نفره، چه به صورت محلی و چه به صورت آنلاین ارائه می دهد. در حالت اول، دو نفر می توانند در همان کامپیوتر با هم بازی کنند (بازیکن دوم دارای ظرفیت گیم پلی بسیار محدود است)، در حالی که دومی تا چهار بازیکن همزمان دارد. من یک یا دو ساعت بخش چند نفره را امتحان کردم و خوب بود ، اگرچه به طور فراوان آشکار است که تجربه این بازی به صورت تک نفره لذت بخش است.
خلاصه کلام اینکه، آیا این بازی را به خاطر لذت بردن از بازیهای مهارتی، کسب رضایت از افزایش تعداد نفرات و انجام وظایف میخواهید؟ در اینصورت احتمالاً از این بازی لذت خواهید برد. اگر به دنبال یک بازی نقشآفرینی ژاپنی با داستان خوب هستید، آنچه در اینجا ارائه شده بسیار ساده است و احتمالاً به اندازه کافی جالب است که قیمت کامل آن را توجیه کند. با اینکه نیاز به تلاش زیادی دارد، فکر میکنم به همین دلیل است که وارد این بازیها میشوید. همه چیز را یکجا به شما نمیدهد و جهان بازی به آرامی و با بازی کردن برایتان باز میشود.
به لطف ارائه طیف گسترده ای از سیستم زندگی (شغل)، گیم پلی اعتیاد آوری دارد
مکانیزم های نبرد درگیرکننده هستند
اکتشاف در دنیای بازی واقعا لذت بخش و پاداش دهنده است
سفارشی سازی اعضای گروه به معنای واقعی کلمه تاثیرگذار است
روایت داستانی، فراموش شدنی است
اوایل بازی برای سایر بازیکنان می تواند بسیار دشوار باشد
سیستم های کاردستی و جمع آوری در برخی مواقع، ناامیدکننده ظاهر می شود